آش شله‌قلمکار «چهارراه استانبول» و کمدی ناخواسته «امپراطور جهنم»‌

سه فیلم حاضر در جشنواره فیلم فجر از نگاه مهرزاد دانش منتقد سینما:

 

چهارراه استانبول/ مصطفی کیایی

 

ساختن فیلم درباره و یا با اشاره به آتش‌سوزی و ویرانی ساختمان پلاسکو و شهادت گروه آتش نشانان در این حادثه، اقدام پسندیده و قابل تحسینی است، اما وقتی این نکته، در مجموعه‌ای شبیه به آش شله قلمکار که در آن کمدی و بیانیه‌های شعاری و سانتی مانتالیسم و لودگی و معضل بیکاری و ورود جنس چینی و کاسبی از راه دیه گرفتن و دختر فراری و ازدواج تحمیلی و اعتیاد به قمار و...قرار گیرد، جز لوث شدن قضیه کارکرد دیگری نخواهد داشت.

سرو زیر آب/ محمدعلی باشه‌آهنگر

قصه ای دلنشین با محوریت تزاحم موقعیت اخلاقی که بزنگاه اصلی دراماتیک داستان فیلم است. باشه آهنگر با بهره‌گیری از موضوع پیکر شهیدان گمنام و تعارض و تزاحم ادعای بازماندگان در انتساب پیکر به آن‌ها، فضای پرتعلیقی خلق کرده است که در مقایسه با آثار گذشته‌اش، قوام دراماتیک پررنگ‌تری دارد، اما متأسفانه، ضرباهنگ کند متن که اینجا دیگر یک ویژگی نیست و در ارتباط با بار تعلیقی داستان، یک ایراد محسوب می‌شود، اجازه نداده که فیلم بیش از این رشد کند. حواشی زائد و فرعی و بعضا شعاری و حتی تکراری از این جمله است.

امپراطور جهنم/ پرویز شیخ‌طادی

ساختن فیلم درباره جریان‌های تکفیری افراطی جهان اسلام اقدام پسندیده و قابل تحسینی است، اما وقتی این نکته در مجموعه‌ای حیرت‌آور از اغراق‌های گل‌درشت در زمینه موقعیت‌پردازی و گریم و دیالوگ و بازی و روایت و استعاره و شخصیت و تصویر و غیره قرار گیرد، بیش از آن که در مخاطب تلنگر حسی و معرفتی در باب خاستگاه و کارکرد و ریشه و فرجام این جریان ها بیافریند، ناخواسته به مرزهایی از کمدی نزدیک می‌شود که در زی مووی‌ها می توان نمونه‌هایش را جست‌وجو کرد. مایه تعجب است که این فیلم با این درجه از کیفیت نازل، چگونه سال گذشته این همه هیاهو درباره‌اش به راه افتاده بود که چرا در جشنواره راه نیافته است و تعجب بیش تر بابت راهیابی امسالش!

منبع:‌ کانال تلگرامی مهرزاد دانش

 

 

طراحی و اجرا : NikSoft