مصطفی احمدی، مدیر بخش اطلاع رسانی الکترونیک سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر در یادداشتی دو موضوع ادغام یا جداسازی جشنواره ملی و جهانی فیلم فجر را مورد بررسی قرار داده است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در متن یادداشت احمدی که در اختیار خبرآنلاین قرار گرفته، آمده است:
سالها پیش در کنار کارگردانی خوشنام کار میکردم. روزی به من گفت نقد منتقدان بیشتر به کار مخاطبان میخورد تا فیلمساز، چون کافی است فیلمساز وجدان حرفهای و سواد و دانش سینمایی داشته باشد و به آرمانهایش وفادار بماند، آنگاه او بهتر از هر منتقدی میداند کجای کارش ایراد داشته و دلایل اشکالاتش را میفهمد و در کارهای بعدی سعی در رفع نقایصاش میکند.
در دو سالی که فرصت پیدا کردم در کنار همکاران و تیم منتخب دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر از آموختههایم استفاده کنم و با کمک آنها در نزدیک کردن این جشنواره به استانداردها و تعاریف مشخص جهانی از مراسمی اینچنین تمام سعی خود را به کار ببندم، متوجه وجود روحیه خود انتقادی و خودسازی از طرف تمامی آنها بودهام و گواهش هم پیشرفت این جشنواره در هر دوره برگزاری بوده است.
پیش از ورود به بحث اصلی اما باید این نکته را متذکر شوم که قصدم تا انتهای این مطلب زیر سؤال بردن یا تخفیف زحمات و کوششهای مدیران قبلی این جشنواره (پیش از جدا شدن از بخش ملی و بعد از آن) نیست. چنین روحیه و رویکردی را نمیپسندم زیرا همه معتقدیم بدون پشتوانه تجربه پیشینیان اساساً آیندهای متصور نیست.
چند ماه پیش از برگزاری جشنواره سی و ششم و بلافاصله بعد از برگزاری جشنواره ملی فجر هجوم بی سابقه نوشتارهای بی امضا، نقل قولهای چند خطی بدون تحلیل و مصاحبههای جهتدار علیه جشنواره جهانی آغاز شد. این مقدار از هجوم سازمان یافته به برگزاری یک مراسم بینالمللی بی سابقه بود. روزهای نزدیک به برگزاری جشنواره و در خلال آن شدت این هجمه چنان گسترده شد که کار را به تسویه حسابهای شخصی و ایراد اتهامات بی اساس به افراد درگیر در جشنواره رساند. مدیران جشنواره و همکاران ایشان با درایت پاسخ این نامههای بی امضا را با عملکرد خود دادند. اما به تازگی چند چهره سینمایی با اسم و رسم و امضا به نقد عملکرد جشنواره پرداختهاند و به دور از انصاف و منطق خواستار تجمیع دوباره بخش بینالملل و ملی جشنواره فیلم فجر شده و نکاتی که به عنوان دلایل این خواسته مطرح کردهاند بطور کلی عبارتند از:
جذب مخاطبان غیر ایرانی جهت معرفی بیشتر و بهتر سینمای نوین ایران به جهان: برای پاسخ به این درخواست، از تجربه خودم در دو دوره جشنواره جهانی استفاده میکنم. هر ساله بخشی که در آن کار میکنم موظف است پیش از شروع جشنواره طی اطلاعیهای لیست تمامی مهمانان خارجی، اعم از شرکت کنندگان، همراهان فیلمها، پخش کنندگان و خریداران و نمایندگان غرفههای بازار فیلم و نمایندگان جشنوارهها را برای تمامی صاحبان آثار شرکت کننده در جشنواره ارسال کند. تعداد این مهمانان که در گزارشهای رسمی هم قابل دریافت است و مقایسه آن با سالهای قبل، گواهی است بر موفقیت حاصل از تمرکز جشنواره بر این موضوع. نکته بعدی کمیت آثار شرکت کننده ایرانی در جشنواره جهانی است. در کدام دوره جشنواره ملی سراغ دارید که حدود 60 عنوان فیلم ایرانی (که 45 عنوان آن فیلم بلند بودهاند) برای مهمانان جشنواره به نمایش درآمده باشد؟ بخش نمایشهای بازار جشنواره جهانی ذاتاً برای استفاده مهمانان ایرانی و خارجی جشنواره و به جهت آشنایی آنها با تولیدات یکساله سینمای ایران طراحی شده و طی آماری که هر روز بعد از اتمام سئانس نمایش هر فیلم برای صاحبان آثار به تفکیک ارسال میشد میزان استقبال مخاطبان خارجی را برای آنها مشخص میکرد. در عین حال این امکان را فراهم میکرد تا با بینندگان آثار مستقیماً پس از دیده شدن فیلم به مذاکره بنشینند و بعضاً حتی قول و قرارهای فروش یا ارسال فیلم به جشنوارههای دیگر را بگذارند. در کنار این امکان اضافه کنید بخش کتابخانه ویدئویی جشنواره را، که امکانی است برای تماشاگران خارجی که اگر فیلمی را در زمان مقرر از دست بدهند، یا علاقهمند به تماشا و انتخاب دیگر محصولات سینمای ایران باشند که در بازار نیستند یا متعلق به سالهای قبل هستند، بتوانند در محیطی امن به تماشای اثر مورد درخواست بنشینند. جشنواره جهانی فیلم فجر امکان گستردهتر کردن هر دو بخش را دارا است، به شرطی که صاحبان آثار بخواهند از این فرصت استفاده کنند. لازم به ذکر است فیلمهای بخش بازار در جشنوارههای بزرگ دیگر، در محیطی کوچک و برای عده معدودی نمایش داده میشوند، که آمار ارسالی برای صاحبان آثار در این دوره از جشنواره جهانی بیانگر استقبال تماشاگران و بخصوص مهمانان خارجی از این بخش بوده است. باید اضافه کنم همسایگی غرفههای شرکت کنندگان در بازار به سالنهای نمایش فیلم این امکان را به صاحبان آثار ایرانی میداد که به سرعت و در دفعات با خریداران و نمایندگان شرکتهای حاضر در بازار ملاقات کنند. اتفاقی که در هیچیک از ادوار همزمانی جشنواره ملی و جهانی نمیافتاد. در عین حال در ادوار همزمانی دو بخش در جشنواره، تماشاگران خارجی نهایتاً بیننده فیلمهای منتخب در بخش بینالملل جشنواره بودند (که تعدادشان کمتر از انگشتان دو دست بود) زیرا فقط همان فیلمها برای نمایش داوران زیرنویس انگلیسی داشت و فیلمهای بخش ملی بدون زیرنویس پخش میشدند.
نمایش آثاز مطرح جهان و جذب طیف وسعی از دانشجویان و تماشاگران حرفهای (با یادآوری صفهای مقابل سینما عصر جدید): من هم یکی از همان جوانهایی بودم که اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد از شب تا صبح مقابل سینما عصر جدید در صف میایستادم که یکی از فیلمهای مطرح جهان را ببینم. اما یادم هست که ویدئو ممنوع بود، ماهواره نبود، دی وی دی کپی غیرقانونی فیلمهای خارجی سر هر چهار راهی وجود نداشت و صد البته ایترنت و امکان دانلود فیلمهای کلاسیک و روز جهان (همراه با زیرنویس فارسی) هم که اصلاً صحبتش را نکنیم. بسیار علاقهمندم که تضمین منتقدین جشنواره جهانی فیلم فجر را در قبال تشکیل همان صفها مقابل سینماها در ازای نمایش یک فیلم مطرح جهان بدانم. همان فیلمهایی که نسخه کاملش را در عرض نیمساعت با همین ایتنرنت فیلتر شده میتوان دانلود کرد. و اساساً دیدن نسخه سانسور شده یک فیلم مطرح چه به درد یک دانشجوی علاقهمند یا تماشاگر حرفهای سینما میخورد؟ تازه امیدوارم منظور منتقدین از فیلمهای مطرح جهان، فیلمهای روز تجاری امریکایی نباشد، چون متوجه میشوم هیچ شناختی از قواعد بازار و خرید رایت نمایش از شرکتهای بزرگ( Major) و عدم داد و ستدشان به ایران ندارند. و همچنان امیدوارم قواعد یک جشنواره جهانی در طراز بینالمللی که مهمترینش پایبندی به قوانین حقوق مؤلف است را بشناسند و خدای نکرده انتظار نداشته باشند جشنوارهای که داعیه بزرگترین گردهمآیی فرهنگی سینمایی غرب آسیا را دارد از این قوانین تخطی کند. میگویند در ادواری از همین جشنواره هنگام نمایش فیلمی از کارگردانی خارجی، در صورت حضور او در ایران، وی را با بردن به رستوران یا کافی شاپ یا گذاشتن قراری اداری سرگرم میکردند تا از نزدیک و در سالن نبیند چه بلایی سر فیلمش آمده. امروزه اما طبق قوانین موجود جشنوارهها هرگونه اصلاحی در فیلمها با مجوز کتبی صاحب اثر اعمال میشود و جشنواره جهانی فیلم فجر نیز از این قاعده مستثنی نیست. میتوان هنگام نمایش فیلم در سالن، کنار سازندهاش نشست، بی ترس از بی آبرویی. در ادامه بد نیست به یاد بیاوریم که از اواسط دهه هفتاد تا پیش از جدا شدن دو بخش جشنواره فجر دیگر از همان صفها در مقابل سینماها برای تماشای فیلم خارجی اصلاً خبری نبود. و این صفها بواسطه اشتیاق تماشاگران به دیدن فیلمهای کنجکاوی برانگیز از فیلمسازانی که کمتر نسخه فیلمهایشان در کنار پیاده روهای تهران قابل دسترسی بود در این دو سه سال و در جشنواره جهانی فیلم فجر دوباره احیا شد. فیلمهایی که برای همان تماشاگران حرفهای و علاقهمندان سینمای هنری جهان به نمایش گذاشته شد.
عدم تأثیر جشنواره بر جریان تولید و پخش و نمایش آثار سینمای ایران در جهان: اینکه جشنوارهها بتوانند بر تولید سینمای یک کشور تأثیر بگذارند جای بحث دارد. بسیار علاقهمندم بدانم برگزاری جشنواره کن چه تأثیری بر تولیدات سینمای فرانسه گذاشته؟ یا جشنواره ونیز در سینمای ایتالیا؟ یا مثلاً جشنواره مسکو در روسیه و سن سباستین بر سینمای اسپانیا؟ یا حتی همین اواخر جشنواره ملی فجر بر تولیدات سینمای ایران؟ مثلاً هر فیلمبرداری سیمرغ گرفته پرکارتر شده؟ یا هر بازیگر جایزه گرفتهای دستمزدش بالاتر رفته؟ برای رفع سوء تفاهم بعدی با عرض معذرت باید صریحتر باشم: پخش و نمایش آثار ایرانی و یا هر کشور دیگری در جهان به جشنوارههای آن کشور برنمیگردد. نمیخواهم شعار بدهم که به کیفیت فیلمها برمیگردد، چون به شخصه شاهد نمایش فیلمهای کم کیفیت اروپایی در دیگر کشورها بودهام. واقعیت امر برمیگردد به چالاکی پخش کنندگان بینالمللی آثار ایرانی. از من نخواهید که عناوین فیلمهای ایرانی که همین یکی دو ساله در کشورهای اروپایی ( و مشخصاً فرانسه) در سینماها نمایش داده شدهاند را ذکر کنم. با یک جستجوی ساده در اینترنت پاسخ را خواهید یافت.
جشنواره جهانی تنها با بخشی خاص و محدود از سینمای ایران مرتبط است: با نگاهی به عناوین فیلمهای نمایش داده شده در دوره سی و ششم جشنواره جهانی فیلم فجر و سازندگان آنها و شناختی که از خط فکری و گونه سینمایی که برای فیلمهایشان انتخاب کردهاند (فهرست آنها در کاتالوگ، بولتن بازار، سایت جشنواره و خبرگزاریها موجود است) میتوان دریافت که شائبه ایجاد شده کاملاً بی اساس است. درضمن آنها که امروز منادی دفاع از حقوق فیلمسازان بیرون مانده از جشنواره جهانی شدهاند، چرا دادشان هنگام حذف آنهمه فیلم ساخته شده توسط جوانان فیلمساز ایرانی که با همه استعداد و عشق فیلمهایشان را به جشنواره ملی ارسال کردند و توسط هیئت انتخاب رد شدند در نیامد؟ هرچند بعنوان فیلمسازی که در دورهای از جشنواره ملی فیلمم توسط هیئت انتخاب رد شد، با پذیرش قوانین جشنواره این حق را برای آنها قائل بوده و هستم و خواهم بود. اما در مقام دفاع از سینمای کشور چه فرق است بین آن جوان فیلمساز مستعد و سینماگر برجسته پیشکسوت؟ ضمن آنکه جز یکی دو مورد، به دلیل مغایرت با آیین نامه جشنواره، تمامی فیلمهای متقاضی در بخش نمایشهای بازار، در کاخ جشنواره به نمایش درآمدند. اگر در بین فیلمهای مورد اقبال منتقدین عملکرد جشنواره فیلمی در جشنواره حضور نداشت تنها به 2 دلیل بود: یا با آیین نامه مغایر بود و یا اساساً درخواستی برای نمایش در بخش بازار نکرده بود.
بازار جهانی جشنواره جهانی بیشتر به حضور مهمانان داخلی تبدیل شده تا مهمانان خارجی: بالاتر درباره تعداد و کیفیت حضور مهمانان خارجی عرضم را بیان کردم. ترجیح میدهم نکته انحرافی خارج از مبحث را به اشتراک بگذارم تا متوجه اهمیت حضور مهمانان خارجی از طرف طیفی از منتقدان بشویم. 3 سال پیش فرصت پیدا کردم تا در سخنرانی مشترک بروس برسفورد (کارگردان استرالیایی فیلم رانندگی برای خانم دیزی) و اصغر فرهادی که به همت کانون کارگردانان و کانون برنامهریزان و دستیاران کارگردان و در حاشیه سی و دومین جشنواره فیلم فجر (پیش از جدایی دو بخش) برگزار شد بعنوان مترجم حاضر شوم. از صنف مدعو (کارگردانان) جمعاً کمتر از 30 نفر در آن جلسه شرکت کردند (کانون کارگردانان حدود 300 عضو دارد) و کل مهمانان ایرانی حاضر در نشست کمتر از 60 نفر بودند. دیدید چقدر از همان اندازه مهمان خارجی استقبال شد؟ امسال الیور استون مهمان جشنواره بود، که از نظر شخصی خودم با بروس برسفورد از لحاظ درک و شناخت سینما خیلی تفاوتی ندارد. با تکیه بر همان دانشجویان و تماشگران حرفهای سینما سالن سینما فلسطین هنگام سخنرانی او لبریز از جمعیت شد.
نکته مهم همینجا است: جشنواره بستری است فرهنگی برای تبادل آرا بین علاقهمندان و تماشاگران حرفهای و سینماگران داخلی و خارجی. جشنواره جهانی فیلم فجر تنها محلی برای نمایش فیلم نیست، محلی است برای آموختن، آموزش دادن، تبادل تجربیات، ایجاد رفاقت بین سینماگران از گوشه و کنار دنیا. استقبال همه حاضران از جشنواره امسال گواهی است بر موفقیت در مسیری که رسیدن به نقطه امن آن زمان میبرد. اما شدنی است، به شرطی که به عقب برنگردیم و چرخ را از اول اختراع نکنیم.