چرا زنانی را که دنبال احقاق حقشان هستند پرخاشگر می‌خوانید؟

جشنواره سی و ششم با توجه به محدودیتی که از نظر تعداد فیلم ها در بخش رقابتی وجود دارد به پایان رسید و الان فرصت مناسبی است تا از نظر کیفی آنها را مورد ارزیابی قرار داد.

 

سحر عصرآزاد: باید بپذیریم که ژانر غالب در سینمای ایران، اجتماعی است، اتفاقی که سال‌هاست در سینمای ایران رخ داده حتی زمانی که فیلمی با موضوع دفاع مقدس، کودک و کمدی ساخته می‌شود موضوع اجتماعی نیز در آن دیده می‌شود. به نوعی همه ژانرهای معدودی که داریم زیرمجموعه ژانرهای اجتماعی قرار می گیرند و فیلم های جشنواره فجر هم از این قائده مستثنی نیستند.

فیلم های جشنواره امسال بیشتر گونه‌هایی اجتماعی بودند و معضلات و مشکلات مبتلا به امروز به شکلی در بستر فیلم ها قابل رویت بود. واقعیت این است که در بخش اعظم فیلم های امسال با وجود پرداختن به مسائل و مشکلات اجتماعی سعی شده در متن فیلم ها به نقاط روشن و امید و چه بسا به راهکارهایی برای شرایطی که در جهان فیلم تعدیل شده، پرداخته شود.

در فیلم های جشنواره فیلم فجر امسال با قالب بودن ژانر اجتماعی و مسائل مبتلا به روز همچنان نقاط روشن و امیدبخش در آثار قابل توجه بود.

فیلمساز باید برای ساخت فیلم ها از مسائل جامعه استفاده کند زیرا که در غیراینصورت فیلم ها مورد اقبال مخاطبان قرار نمی گیرد. انتظار نابجایی است که فکر کنیم باید فضای اتمسفر فیلم‌ها از جامعه متفاوت باشد زیرا فضای فیلم ها نشات گرفته از حال و هوای روز جامعه ای است که در آن زندگی می کنیم که از فیلتر ذهن فیلمسازعبور کرده و تبدیل به یک درام شده است.

در دهه های گذشته شاهد تفاوت حضور اجتماعی زن ها در جامعه بوده ایم و به تبع آن بروز و ظهورشان در فیلم ها نیز تغییر کرده است.

درواقع حضور زن منفعل که در زمان های قدیم در فیلم ها بیشتر در حاشیه قرار داشت امروز در فیلم ها پر رنگ تر شده است، همانطور که در جامعه امروز ما زن ها نقش به سزایی دارند.

اینکه گفته شد در فیلم های امسال زن ها پرخاشگر بودند به هیچ وجه درست نیست و اسم این زنان زن کنش گر است تا پرخاشگر. آنها سعی می کنند به دنبال احقاق حقشان باشند و هویت مستقلی داشته باشند. چگونه است که وقتی یک مرد دنبال احقاق حق، ناموس و وطنش است می گوییم کنش گر است اما زمانیکه زن دنبال حقوق پایمان شده اش است می گوییم زن پرخاشگر. این تصور غلط نگاه مردسالارانه است که می خواهد تصویر زنان را کوچک کند.

در «لاتاری» زن بیشتر نقش و حضوری نمادین دارد و تآمین کننده انگیزه ای است که قهرمان نیاز دارد تا برای دفاع از ناموسش بپا خیزد. همان گونه که در فیلم های دفاع مقدسی برای دفاع از مام میهن به دل دشمن می زند. در واقع زن دستمایه ای پررنگ و قوی برای نمودار شدن ویژگی هایی همچون غیرت و تعصب و کنش مندی و خروج از انفعال است. در «دارکوب» با دستمایه های اجتماعی و معضل اعتیاد زنان، زنانگی و مادرانگی دو زن به چالش کشیده می شود و زمینه ای فراهم می شود تا زن معتاد حتی با از دست دادن عشق به واسطه اعتیاد؛ با تکیه بر مادرانگی اقدام به ترک کند تا لایق مادر-خاله بودن فرزندش باشد.

در «سرو زیر آب» هرچند قصه در دهه ۶۰ می گذرد که حضور زنان در فیلم های دفاع مقدسی در اکثر موارد کمرنگ و در حاشیه بود، اما با نگاه امروزین به حضور، کنش مندی و تعیین کنندگی زنان، زن به عنوان خواهر در اتمسفر مردانه جنگ و مردان جنگ حضور پیدا می کند تا از برادر مفقودش نشانی بگیرد. در کنار او مادر در موقعیت چالش برانگیز نفوذ به قومی دیگر با مذهبی دیگر، قرار می گیر تا از ورای این تقابل بتواند به تعامل و حتی شراکت در قبر پیکر یک شهید نائل شود و کمی آرامش پیدا کند.

در «بمب؛ یک عاشقانه» هرچند بستر ملتهب بمباران های دهه ۶۰ انتخاب شده ولی حضور زن محدود به چهره منفعل زنان دهه شصتی در فیلم ها و سریال ها نیست. این زن وقتی فرصتی برای حرف زدن با شوهرش پیدا می کند که با سوتفاهم از او قهر کرده، حرف و گله اش را در میان می گذارد و ابائی از هوار کردن واقعیت عشق (بدون غر زدن های رایج زنانه) بر سر شوهر عاشقش ندارد. همین عقده گشایی است که فاصله بین زن و شوهر را از بین می برد و دیالوگ را جایگزین سکوت و خاموشی می کند. کنش مندی درونی که مسیر درام را تغییر می دهد و نوعی احیای کاراکترهای زن دهه شصت محسوب می شود.

در فیلم های امسال جشنواره به حقوق اجتماعی زن ها به خوبی در قالب یک درام پرداخته شده است.

 

 

 

طراحی و اجرا : NikSoft