حامد بهداد در نامهای به پرویز پرستویی درباره انتقادی که از اعطای عنوان آقای بازیگر به عزتالله انتظامی کرده بود، دفاع کرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حامد بهداد پس از آنکه اعتراضش به اعطای لقب آقای بازیگر به عزتالله انتظامی مورد انتقاد پرویز پرستویی قرار گرفت، بار دیگر با انتشار متنی بر این باور خود پای فشرد.
با انتشار فیلمی از محمدعلی فردین در اینستاگرام، در نامهای به پرویز پرستویی درباره اظهاراتش درباره اعطای عنوان آقای بازیگر به عزتالله انتظامی نوشت که بخشی از آن به این شرح است: «چه استدلالی؟! بگویيم از گذشته نگو چون ما آن زمان به دنيا نبوديم؟ بعدش هم وانمود كنيم جايگاه نداريم و همدیگر را به طفوليت حواله بدهیم؟ پس چرا دفتر و كتاب و مجله ورق زديم و خوانديم؟ چرا به تاريخ مراجعه میکنیم؟ وگرنه در فرهنگ پدرسالار كه رستم سهرابكُش است، تكليف روشن است. جايگاه كجا بود؟
راستش ما شبيه هم نيستيم. بين ما فرق است. ما را با هم جمع نبند. شما كجا و ما كجا؟ تو بلد راهى و ميشناسندت. احترامت را دارند. متواضعى. همه حظ ميكنند. جايگاه دارى. فرق است بين ما. پس لطفا ما را با هم جمع نبند پرويز جانم! من آن حس قرابتى را كه به محضر استاد دارى خوب ميدانم چيست. بعد از ايشان، تو بزرگ سينمايی و حالا كه اين طور است خودت بگو. اين جورى مقبولتر است، چون مردم از شماها باور میکنند. بگو آن موقع كه شازده قجرها و ارامنه محترم، سينما را به سرزمین ما آوردند و مردم فيلم هندى و مصری و آمریکایی ميديدند و سينماى ملّى هنوز جان نداشت و زحمتهاى متقدّمان بىاقبال مانده بود و «دختر لُر» را به خاطر بازى در فيلم كشتند، اين فردين بود كه جمعيت را كشاند به سينماها.
جالب است که امسال، سالِ حمایت از كالاى ايرانی هم هست و حالا آدم ميفهمه که فردين و بهروز يعنى چه. پای فيلم هندى و آمريكايي را که باز كنند يك تماشاگر هم نميرود سينما فيلمهاى دروغى ما را تماشا کند. سندى كه برایش اُسكار داريم اما همين مردم روزگارى كه همه جور فيلمى آزاد بود، خودشان را در فردين ديدند و آن قدر به عشقش رفتند به سينما، تا كه فيلم ايرانى ديدن شد فرهنگ. هنوزخبرى هم از هيچ گاو و قيصرى نبود. كجا فردين، آن موقع انتظامی را «آقاى بازيگر» ميدانست؟ كجا بهروز وثوقى همچو چيزى را قبول داشت؟ من از تحريف اين تاريخ خجالت ميكشم. چهطور ميشود اين را گفت؟ مگر جايگاهى داشته باشيم وگرنه حقيقت محتاج صندلى نيست. خب برويم بپرسيم. خيلىها هنوز زندهاند. بهروز و ناصر كه هستند. بپرسيم: جناب وثوقى، آيا شما استاد انتظامى را «آقاى بازيگر» ميدانستيد يا مىگفتيد؟ يا جناب چنگيز جليلوند، شما كه هميشه صداى فردين بودید هيچ آيا از زندهياد فردين و خانوادهاش، چيزى مبنى بر «آقاى بازيگر» بودن استاد انتظامى شنيدهايد؟
همين ديروز آقاى گلمكانى گفت عنوانِ «آقاى بازيگر» نام كتابش در بيست سال پيش است. خب اين كه شد وقتى ما دنيا آمده بوديم. پس مشكل چيست؟ مشكل اين است كه فردين محترم است انتظامى نه؟ يا مثلا من بهروز را دوست دارم انتظامى را نه؟ براى من چه تفاوتی دارد؟ همه ايشان بزرگند و عشقاند و ياد گرفتيم ازشان.