همه ژن‌های خوب سینمای ایران

روزنامه شهروند نوشت: وقت آن نرسیده که سازمان سینمایی و شورای‌عالی تهیه‌کنندگان معیارهایشان را اعلام کنند و مثلا بگویند که چگونه برای شخصی که تاکنون سابقه تهیه‌کنندگی و سرمایه‌گذاری در هیچ فیلم‌ بلند سینمایی نداشته، مجوز تهیه‌کنندگی و پروانه ساخت صادر کرده‌اند؟

 

اوضاع عجیبی داریم. آن‌قدر اتفاقات عجیب در این سامان پشت‌بند هم و بی‌کمترین فاصله‌ای رخ می‌دهد که نه فرصت نفس‌کشیدن می‌ماند و نه عادت به این رخدادهای جدید عجیب؛ مثل همین ماجرای ژن خوب که با این‌که چند ماه بیشتر نیست وارد ادبیات رسانه‌ای این دیار شده، اما انگار عمری است سابقه دارد. چه در همین فرصت اندک تعداد مابه‌ازاهایی که در حوزه‌های مختلف برای این ترکیب پیدا شده، قطعا از تعداد انگشتان دو دست و دو پا تجاوز می‌کند و ناگهان ما می‌مانیم و فهم این واقعیت تلخ که شاید اصلی‌ترین مشکل ما همین ژن باشد!

ژن سینما
ژن خوب در حوزه سیاست زاده شد و در این حوزه پا به وادی ادبیات گذاشت؛ اما نکته در این است که محدود به این عالم نماند و به تمام حوزه‌ها نفوذ کرد؛ ازجمله به دنیای سینما. درواقع ما که زمانی از این می‌نالیدیم که در سینمای این سامان هیچ چیز سر جای خودش نیست و مثلا به جای ملزوماتی مانند سواد و توانایی و استعداد، توانایی جذب سرمایه و اسپانسر شروط لازم و کافی برای ورود به عالم فیلمسازی هستند، حالا ناچاریم فاکتور آقازادگی و گاه نسبت فامیلی نزدیک با عوامل موثر سینمایی را نیز به فاکتورهای لازم برای ساخت فیلم سینمایی بیفزاییم. نمونه می‌خواهید؟ نگاهی داشته باشید به تولیدات اغلب پرهزینه و بدون توجیه اقتصادی سال‌های اخیر این سینما که اغلب نام‌هایی آشنا را در مقام تهیه‌کننده دارند.

نقطه آغاز
ژن خوب اگر چه به واسطه شیرین‌سخنی‌های آقازاده جناب عارف وارد ادبیات رسانه‌ای این مرز و بوم شد، اما یکی از اولین تلاش‌ها در این زمینه در سینما را سید ‌هادی رضوی به نتیجه رساند و باید حقوق معنوی این فاکتور مهم در آغاز فیلمسازی و تهیه‌کنندگی را به نام ایشان ثبت کرد. درواقع باید گفت که بحث ورود آقازاده‌ها به سینما و شبکه نمایش خانگی با سرمایه‌گذاری سیدهادی رضوی در فصل اول سریال شهرزاد داغ شد. سید‌هادی رضوی که خیلی‌ها او را به ‌عنوان داماد محمد شریعتمداری می‌شناسند، در فصل اول سریال شهرزاد به همراه محمد امامی سرمایه‌گذاری این مجموعه شبکه نمایش خانگی پرطرفدار را برعهده داشت اما پس از انتشار عکسی از حسین شریعتمداری مدیر مسئول و سردبیر کیهان به ‌عنوان یکی از عناصر وابسته به شوروی حزب توده در یکی از قسمت‌های این سریال، اختلافات رضوی با سازندگان سریال شهرزاد آغاز شد و در پایان با آنها قطع همکاری کرد. این نقطه آغاز بحث آقازادگی در سینما بود. بحثی که از فرط پرتعداد بودن می‌رود تا به نوعی سبک حضور در دنیای سینما تبدیل شود. یا شاید هم به یک ژانر؛ ژانر سینمای آقازاده‌ای با خصایص و ویژگی‌هایی مشابه چون سود تضمین‌شده تهیه‌کننده در زمان تولید، توجیه اقتصادی نازل، ارزش و اهمیت کیفی نازل و البته حواشی غیرسینمایی بی‌شمار از آن جمله که در فیلم‌های آقازاده‌های سال‌های اخیر دیده‌ایم.

باشگاه نوآمدگان
داماد محمد شریعتمداری اما در سینما تنها نیست. از چهره‌های شبیه به او می‌شود به علی حضرتی، فرزند الیاس حضرتی اشاره کرد؛ یا حمیدرضا عارف و یا جدیدترین نمونه این موضوع عباس نادران.

علی حضرتی اما شاید در قیاس با رضوی هم آقازاده پرسابقه‌تری باشد. فرزند الیاس حضرتی نماینده خوشنام مجلس شورای اسلامی چند سالی است به تهیه فیلم‌های سینمایی می‌پردازد. در حقیقت او نسبت به سایر اشخاصی که به واسطه رابطه خانوادگی با مسئولان نظام وارد سینما شده‌اند، سابقه بیشتری در تهیه فیلم‌های سینمایی و محصولات فرهنگی دارد و تاکنون مسئولیت تولید چندین فیلم سینمایی ازجمله نیمرخ‌ها، خداحافظی طولانی، آخرین‌بار کی سحر را دیدی و یک قناری یک کلاغ را برعهده گرفته است. در مورد فیلم‌های حضرتی فارغ از مسائل مربوط به آقازادگی و نوع تهیه بودجه فیلم و موارد شائبه برانگیز باید به سلیقه خوب او در کار با سینماگران خوشنام اشاره کرد. سینماگرانی چون زنده یاد ایرج کریمی یا فرزاد موتمن.

اما حمیدرضا عارف فرزند محمدرضا عارف در سینما حضور پرحاشیه تری داشته است. او که موفقیتی در زمینه‌های اقتصادی و مشاغل دولتی در سال‌های جوانی را به ژن خوبی که دارد نسبت داده؛ در سینما البته نتوانسته چندان موفق باشد و فیلم فصل نرگس که او تهیه کنندگی‌اش را برعهده داشت، با وجود بازیگران سرشناس بسیاری که داشت، نه در جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرار گرفت و نه در اکران عمومی توانست به درآمد بالایی دست یابد و در انتها تنها با ٢٣١‌میلیون تومان از پرده سینماها خداحافظی کرد...

در مدت معلوم!
جدیدترین نمونه ورود آقازاده‌ها به سینما باید عباس نادران باشد. ماجرای این تهیه‌کننده جوان وقتی آغاز شد که با گذشت چند روز از آغاز فیلمبرداری شاه‌کش به کارگردانی وحید امیرخانی، رسانه‌ها اعلام کردند که تهیه‌کنندگی این فیلم برعهده عباس نادران فرزند الیاس نادران نماینده سابق مجلس است. این خبر اگر چند‌سال قبل منتشر می‌شد شاید بازتاب چندانی نمی‌یافت؛ اما از این رو که در دو‌سال اخیر بحث ورود آقازاده‌ها به سینما و شبکه نمایش خانگی بسیار داغ شده؛ این موضوع دامنگیر عباس نادران شد و وقتی رسانه‌ها اظهار کردند که فرزند الیاس نادران به جز سرمایه‌گذاری در یک مستند عاشورایی سابقه سرمایه‌گذاری در فیلم‌های بلند سینمایی نداشته و به همین دلیل اصلا مشخص نیست که براساس چه معیاری فیلمی با تهیه‌کنندگی او مجوز ساخت دریافت کرده است؛ این موضوع پرسروصدا شد. در این زمینه به گزارشی که‌ آی‌سینما منتشر کرده نگاهی داریم: به تازگی برخی از رسانه‌ها اعلام کردند که تهیه‌کنندگی فیلم جدید وحید امیرخانی کارگردان در مدت معلوم برعهده عباس نادران، فرزند الیاس نادران است. در خبرهایی که پیش از این در مورد فیلم شاه‌کش منتشر شده بود، عنوان شده بود که این فیلم نخستین تجربه تهیه‌کنندگی عباس نادران است. اما با کمی جست‌وجو مشخص می‌شود که فرزند الیاس نادران، تاکنون هیچ سابقه‌ای در زمینه سرمایه‌گذاری در فیلم‌های سینمایی نداشته و تنها یک مستند با نام لبیک به کارگردانی وحید امیرخانی را در‌ سال ٩٢ تهیه کرده که به راهپیمایی روز اربعین می‌پردازد و به همین دلیل مشخص نیست که چگونه سازمان سینمایی بدون توجه به قوانینی که وجود دارد، برای نادران مجوز تهیه‌کنندگی صادر کرده است.

یک بام و دو هوا
یادمان نرفته ماجراهای اخیری که سعید روستایی از سر گذرانده است. در حقیقت ماجرای نادران زمانی بیشتر جلوه می‌کند که به یاد آوریم در ماه‌های اخیر حواشی بسیاری برای فیلم متری شش و نیم سعید روستایی به وجود آمده بود و شورای پروانه ساخت و شورایعالی تهیه‌کنندگی به دلیل نداشتن سابقه تهیه‌کنندگی با تهیه‌کنندگی پیمان معادی در فیلم جدید سعید روستایی مخالفت کرده بود. اما همین شورای پروانه ساخت و شورایعالی تهیه‌کنندگی اجازه تهیه‌کنندگی نادران را به سهولت صادر کرده است. آیا به نظرتان وقت آن نرسیده که سازمان سینمایی و شورایعالی تهیه‌کنندگان معیارهایشان را اعلام کنند و مثلا بگویند که چگونه برای شخصی که تاکنون سابقه تهیه‌کنندگی و سرمایه‌گذاری در هیچ فیلم‌ بلند سینمایی نداشته، مجوز تهیه‌کنندگی و پروانه ساخت صادر کرده‌اند؟

اگرچه این حقیقت که روابط‌عمومی سازمان سینمایی هیچ‌وقت خبر صدور پروانه ساخت شاه‌کش را اعلام نکرده؛ می‌تواند توجیهی باشد برای آنها که هرگونه تبعیض را در این بین انکار کنند؛ اما این نکته در نقطه مقابل با افزودن به پیچیدگی‌های شرایط تهیه‌کننده شاه‌کش توجیه‌ناپذیر بودن حضور در سمت تهیه‌کنندگی چنین فیلم بلاتکلیفی را آشکارتر پیش چشم می‌آورد.

یک نکته
پیش از این فرزندان سینماگران بیشتر به‌عنوان بازیگر راه ساده‌تری برای ورود به سینما داشتند، اما در سال‌های اخیر این روند تغییر کرده و صندلی کارگردانی و تهیه‌کنندگی نیز به علایق آقازاده‌ها افزوده شده است. بعد از برادر معاونت سابق سینمایی روح‌الله شمقدری، علي حضرتي، سيد‌هادي رضوي و حميدرضا عارف جدیدترین آقازاده‌های وارد شده به سینما هستند؛ آن هم در شرایطی که یک فرد معمولی در بدو ورود به سینما با مسائل عجیبی مواجه است.

به گفته یک کارشناس سینمایی اينكه آقازاده‌هايي كه برخي دهه سوم زندگي خود را طي مي‌كنند يك‌شبه تبديل به تهيه‌كننده سينما می‌شوند، ماجرايي است كه به احتمال زياد نياز به كنكاش در زدوبندهاي سياسي و پشت پرده دارد. سينما موضوعي است كه جذابيت‌هاي خاص خود را دارد و به این دلیل جزو مشاغلی است که آقازاده‌ها توجهی ویژه به آن نشان می‌دهند. جایگاه سهل‌الوصول سینما در این آب و خاک هم کار آنها را تسهیل می‌کند و شرایطی را به وجود می‌آورد که شاهدیم.

 

طراحی و اجرا : NikSoft