سالِ درخشش همه و هیچ/ تمام رویدادهای سینما از بهار کن، گرمای ونیز، پاییز لوکارنو، زمستان برلین تا شگفتی در شرق اروپا و کارلووی‌واری

هنر هفتم؛ در سال سپری‌شده؛ روزهایی متفاوت را پشت گذاشت. چهارگوشه جهان، شاهدِ اتفاقاتِ ریز و درشت سینمایی بود؛ و خونی تازه در رگ‌های این هنر به جریان افتاد! نخستین دلیل رونق سینما (در سال گذشته)؛ کوچِ آرامِ ویروس کرونا بود. بنابراین؛ بسیاری از فیلم‌های پشتِ در، مانده؛ وارد شدند؛ و راه فستیوال‌های معتبر جهانی؛ یا اکران عمومی را درپیش گرفتند. برخی از تهیه‌کنندگانِ آینده‌نگر؛ که به صورتِ عمدی، فیلم‌های شاخص را در ایام کرونا نگه‌داشتند. حالا با گشایش بیشتر سینماها، برای برگشت سرمایه خود به انتظار نشستند.

*امید بی نیاز: دیگر تفاوتهای سال گذشته؛ حضور نسل‌های قدیمی، میانه و جدید سینمای جهان بود. برخی از قدیمی‌ترین فیلسمازن در قید حیات دنیا، در کنار نسل‌های میانه و جدید، دنیایی متنوع و گوناگون را به روی پرده نقره‌ای آوردند. برای تورق دفتر خاطرات ۲۰۲۳ سینمای جهان؛ باید برگ‌هایش را در هر ۴ قاره؛ دنیا ورق زد؛ و به سطور پیدا و پنهان آن؛ سرک کشید.

یک؛ گیشه گرمِ قاره سرد

برای آغاز حرکت سینمای جهان، باید دوربین را درست؛ به سال قبل میلادی برگرداند؛ به شهر برلین رفت؛ در گوشه و کنار هفتاد و سومین دوره برلیناله؛ ۱۶ تا ۲۶ فوریه ۲۰۲۳ (۲۷ بهمن تا ۷ اسفند ۱۴۰۱) به گشت‌وگذار پراخت؛ این دوره از جشنواره؛ رویکرد خود؛ را تمرکزِ بر فیلمسازان مستقل جهان، تعریف کرد؛ همچنین؛ مستندی از «شان پن» ستاره سینما؛ به اکران درآمد. مخاطبان همیشه با دیدن چهره وی؛ به یاد هنرنمایی‌اش در «رودخانه مرموزِ» کلینت ایستوود و جایزه اسکارش می‌افتند؛ با این حال؛ حضور او در جشنواره برلین (همراه با آرون کافمن؛ مستندساز جهانی)؛ نه جنبه سینمایی محض؛ بلکه در رابطه با جریان روز و جنگ روسیه و اکراین، بود.
جالب‌ترین؛ نکته این رویداد بین‌المللی؛ اعطای جایزه بهترین فیلم (خرس طلایی برلین) به یک اثر مستند بود. در اَدمان «On the Adamant» به کارگردانی «نیکلا فیلیبر» اثر یادشده است. این مستند در میان ۱۹ فیلم داستانی بخشِ مسابقه، حضور داشت؛ و گوی سبقت را از همه ربود.
این برای دومین‌بار بود؛ که یک فیلم مستند، طی دهه گذشته در صدرِ آثار رقابتی برلین، می‌ایستاد. «جان فرانکو رُزی» در سال ۲۰۱۶ به خاطر ساختنِ «آتش در دریا» خرس طلای برلین را با دستانِ خود، بالا برد. سابقه اعطای بهترین جایزه به آثار مستند؛ در سینمای جهان، معدود و انگشت‌شمار است.


برلینی‌ها؛ در نخستین دوره برپایی جشنواره خود (۱۹۵۱) پنج جایزه‌ی اصلی؛ برای ژانرهای مختلف سینمایی، تعیین کردند. درام، کمدی، مستند، هیجانی و ماجراجویانه؛ و موزیکال، گونه‌های مختلف سینمایی بودند؛ که هر کدام جایزه بهترین فیلم را می‌گرفتند؛ این سنت؛ البته از میان رفت، اما همان؛ سال (دوره‌ی نخست) مستند «در دره سگ آبی» به کارگردانی «جیمز الگار»، جایزه اصلی را برد. فیلمی که در آن ایام؛ به مراسم آکادمی فیلم، راه یافت؛ و برنده جایزه اسکار نیز شد. بنابراین؛ جشنواره برلین، ۳ جایزه بهترین فیلم را در طی ۷۴ سال برگزاری؛ به فیلم‌های مستند داد. با این حال؛ مستند در اَدمان «On the Adamant» اثر «نیکلا فیلیبر» فیلمساز اهلِ نانسی (فرانسه) است. فیلم؛ درباره عده‌ای از بیماران اعصاب و روان؛ در یک مرکز درمانیِ شهر پاریس است. فیلیبر تلاش دارد؛ تا در این اثر؛ با لحنی عاطفی و عمیق؛ ارتباط انسانی و درست پرستاران، مددکارن و پرسنل مرکز اعصاب و روان؛ را با بیماران، نشان دهد.

سالِ درخشش همه و هیچ/ تمام رویدادهای سینما از بهار کن، گرمای ونیز، پاییز لوکارنو، زمستان برلین تا شگفتی در شرق اروپا و کارلووی‌واری


این هنرمند ۷۳ ساله‌ی اهل نانسی؛ فردی کارکشته و روزگاردیده، است. وی، اومانیسم (انسانگرایی) را زیربنای دیدگاه و بن‌مایه‌ی اندیشه خود، قرار داده است. او قبلاً هم؛ فیلم قوی و ارزشمند «در سرزمین ناشنوایان» را ساخت. اثری که با رویکردی مشابه به دنیای ناشنوان می‌پردازد. نیکلا فیلیبر، بعد از گرفتن جایزه‌اش؛ از رای هیات داوران، ابراز شگفتی کرد. او گفت؛ ۴۰ سال است که برای دیده شدن سینمای مستند می‌جنگد و حالا احساس خشنودی دارد.
البته؛ فیلم وی، یک مستند عادی نیست. لوکیش و ایده ساخت مرکز اعصاب و روان، خارق‌العاده است. بیمارستان؛ فضایی شناور؛ روی آب است. پاریسی‌ها؛ این مرکز را روی رودخانه مشهور شهرشان (سن) ساخته‌اند. احتمالاً این نوع معماری؛ به دلیل نزدیکی بیماران به طبیعت آب؛ و تاثیرات شگفت‌انگیز و آرامبخش آن؛ بر روح و روان افراد، صورت گرفته است!
نیکلا فیلیبر؛ برای هنرمندان مستندساز ایران؛ چهره‌ای آشناست. او برنده تندیس بهترین مستند بخش بین الملل؛ از جشنواره «سینما حقیقت» است. سال ۹۷ به تهران آمد و ارزیابی بسیار مثبتی از سینمای کشور دارد. اکثر فیلم‌های عباس کیارستمی؛ و اصغر فرهادی را دیده و تحلیل‌های دقیقی؛ از این سینماگران ارائه می دهد. به گفته خودش تجربه‌گرایی کیارستمی در سینما را دوست دارد؛ و آن را دنبال می‌کند. یکی از آثار مشهو این هنرمند مستند « To Be and to Have» است. این فیلم (بودن و داشتن) به شیوه آموزش در مناطق روستایی فرانسه؛ می پردازد. لوکیشن داخلی؛ در این اثر؛ یک کلاس درس است. همچنین؛ یک معلم به دانش‌آموزان چهار؛ تا یازده ساله درس می‌دهد. بی‌شک تم این فیلم؛ از نزدیکی دنیای ذهنی او؛ با عباس کیارستمی حکایت دارد؛ و آثاری از جمله؛ خانه دوست کجاست و... (لبته در گونه داستانی) در حوزه کودک و نوجوان به یاد می‌آورد.

با این تفاسیر؛ درخشش فیلم مستند را یگانه پدیده‌ی ایستگاه آغازین سینمای دنیا؛ در سال گذشته باید دانست. رویدادی که کمتر اتفاق می‌افتد؛ و در کل تاریخ سینما، انگشت‌شمار است. قدیمی‌ترین فستیوال جهانی دنیا (ونیز) نیز؛ یکبار در سال ۲۰۱۳ شیر طلایی خود؛ را به مستند «سکرو جی. ئه‌ره. آ» اثر مستندساز نامدار «جان فرانکو رُزی» اعطا کرد.
همچنین؛‌ فستیوال هنری کن نیز ۲ بار؛ از این سنت داوری؛ پیروی داشته است. سال ۱۹۵۶ مستند «جهان خاموش» ساخته‌ی «ژاک-ایو کوستو» و «لویی مال» بر صدر آثار کن، قرار گرفت؛ و نخل طلا؛ در دستان این دو هنرمند، نشست. داوران کن؛ یکبار دیگر در سال ۲۰۰۴ به سراغ ژانر مستند، رفتند؛ و نخل طلا را به مایکل مور؛ کارگردان شهیر؛ و فیلم معروفش « فارنهایت ۹/۱۱» دادند.

سالِ درخشش همه و هیچ/ تمام رویدادهای سینما از بهار کن، گرمای ونیز، پاییز لوکارنو، زمستان برلین تا شگفتی در شرق اروپا و کارلووی‌واری

جشنواره برلین ۲۰۲۳؛ سوای انتخاب یک مستند جذاب، دیگر برندگان خود را از میان آثار مطرح این رویداد برگزید. تندیس خرس نقره‌ای جایزه بزرگ هیأت داوران به – شعله‌ور (Afire) ساخته‌ی کریستین پتزولد رسید. ژوائو کانیژو، با فیلم زندگی بد؛ دیگر خرس نقره‌ای هیأت داوران؛ را برد. همچنین؛ فیلیپ گارل؛ با فیلم ارابه بزرگ (خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی) سوفیا اوترو؛ بازیگر ۲۰ هزار گونه زنبور (جایزه بهترین بازیگر نقش اول) تیا ایره؛ برای بازی در تا پایان شب (بهترین بازیگر نقش مکمل) آنجلا شانلک برای نگارش فلیلمنامه موسیقی (بهترن متن) را به دست آوردند. خرس نقره‌ای بهترین دستاورد هنری نیز؛ به الن لووار برای فیلمبرداری؛ پسر دیسکوباز (Disco Boy)رسید.
فستیوال برلین؛ یک نکته قابل اشاره حرفه‌ای دیگر هم داشت؛ آنهم نظر کاملا متفاوتِ هیات داوران فیپرشی (فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم) با داوران رسمی است. آنها سه فیلم داستانی و یک مستند؛ را به عنوان بهترین‌ها؛ برگزیدند که معیارهای هنری و داستانی متفاوت داشت.
«بقای مهربانی» به کارگردانی «رولف دی هیر» از آثار انتخابی است. این فیلم بدون دیالوگ است؛ و شبیه پرفورمنسی متفاوت؛ میراث استعمار و نژادپرستی را به چالش می‌کشد. دیگر اثر انتخابی منتقدان، فیلمی است؛ که زندگی یک کارگر ساختمانی را محور داستانی خود، قرار می‌دهد. او با یک دانشمند آشنا می‌شود؛ و در تمام طول فیلم، این دو کاراکتر، به همدیگر کمک می‌کنند. این اثر با عنوان «اینجا» و ساخته‌ی «باس دووس» است.
«مهاجرت آرام» اولین فیلم داستانی «مالنه چوی»؛ دیگر اثری بود؛ که عنوان بهترین فیلم را به خود اختصاص داد. قصه؛ درباره یک جوان ۱۹ ساله و متولد کره جنوبی است. خانواده‌ای دانمارکی؛ او را در دوران کودکی؛ به فرزندی قبول کرده‌اند؛ و هم‌اکنون با هم، زندگی آرامی را در حومه شهر می‌گذرانند. فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم؛ یک مستند را هم به در مجموعه‌ی چهارگانه‌ی بهترین فیلم‌های خود، گذاشت. این اثر «بین انقلاب‌ها» ساخته «ولاد پتری» نام داشت. پتری؛ در ساخت این مستند، فقط از ویدیوهای آرشیویی استفاده کرده است. آنچنانکه پیداست؛ نظر فیپرشی؛ بیشتر بر تم‌های فردی‌تر، داستان‌های تازه، زندگی‌های شخصی و کاراکترهای متفاوت از اقشار؛ و طبقات اجتماعی جهان معاصر، تکیه دارد.

سالِ درخشش همه و هیچ/ تمام رویدادهای سینما از بهار کن، گرمای ونیز، پاییز لوکارنو، زمستان برلین تا شگفتی در شرق اروپا و کارلووی‌واری


جشنواره برلین ۲۰۲۳ یک حاشیه ی دیگر هم داشت؛ ماریته ریسن بیک و کارلو چاتریان؛ رئیسان مشترک این رویداد هنری؛ به ناگاه، اعلام کردند که پس از جشنواره سال بعد، استعفا داده و از این رویداد، کنار می روند. آنها دو نفری؛ به مدت ۵ سال این جشنواره را اداره کرده بودند.

شهر آبی؛ در سایه صنفِ و ستارگان

ونیز؛ در نگاه مردم جهان؛ شهری بدون اتومبیل، است! مردمش با قایق تردد می‌کنند؛ شهری آبی که با معماری منحصر به فردش؛ رویای سفر را به ذهن انسان‌های ساکنِ کره خاکی می‌آورد! اما شهرت این شهر؛ فقط به رودخانه‌هایش، محدود نیست. جشنواره‌اش؛ قدیمی‌ترین، برگ از خاطراتِ سینمای دنیاست. ونیزی ها؛ از سال؛ ۱۹۳۲ کارشان را آغاز کردند. چند سالی؛ به بلای خانمانسوز جنگ جهانی دوم، برخوردند و فستیوالشان را تعطیل کردند. اما با برگزاری؛ ۸۰ دوره از این رویداد، چراغ نخستین رویداد سینمایی دنیا؛ را برای تاریخ؛ روشن نگه داشته‌اند.
هشتادمین جشنواره ونیز؛ تحت تاثیر ۲ جریان بود. منتقد سینمایی هالیوود ریپورتر؛ با تیتر «ونیز بی‌ستاره» به یکی از این جریان‌ها اشاره داشت. اما واقعیتش؛ این برداشت درست نیست! یعنی روایتِ واقعی و مستند این جشنواره نیست. چون ونیز اخیر؛ پر از ستاره‌هایی بود که یا درخشیدند؛ و یا از درخشش باز ماندند. بسیاری از مشهورترین فیلمسازان معاصر دنیا، در این رویداد حضور داشتند. کارگردانانی؛ که برخی از آنها، یک؛ یا حتی دو فیلمشان؛ در لیست ۱۰۰ فیلم برتر جهان آمده است؛ اما در هشتادمین جشنواره فیلم ونیز، صرفا «ستارگان خاموش» بودند. البته؛ برخی از آنان؛ در بخش مسابقه و برخی دیگر؛ بنابر ترجیح و مصلحت‌اندیشی؛ در بخش خارج از مسابقه، قرار گرفتند.
دیوید فینچر (خالقِ آثار مشهورِ؛ باشگاه مشت‌زنی، هفت، مورد عجیب بنجامین باتن، شبکه اجتماعی و...) برنده ۹ اسکار، ۷ بفتا و ۴ گلدن گلوب؛ یکی از حاضرین جشنواره ونیز بود. او فیلم «آدمکش» را در بخش مسابقه اصلی به روی پرده داشت. اما نمره؛ ۷۲ منتقدان به این فیلم؛ از همان آغاز، نشان از ناکامی‌اش در تصاحب شیر طلای ونیز بود.

سالِ درخشش همه و هیچ/ تمام رویدادهای سینما از بهار کن، گرمای ونیز، پاییز لوکارنو، زمستان برلین تا شگفتی در شرق اروپا و کارلووی‌واری


لوک بسون (کارگردانِ فیلم شهیرِ لئون حرفه‌ای) نیز، « DOGMAN » را در بخش مسابقه شیر طلا، اکران کرد. نمره غیر قابل باور ۳۷ از ۱۰۰ در نقدها، حاکی از نارضایتی در ارزیابی فیلم جدید؛ این کارگردان نامدار سینماست.
«سوفیا کوپولا»؛ از دیگر چهره‌های سرشناس درگیرِ رقابت؛ برای جایزه اصلی ونیز؛ با فیلم «پریسیلا» بود. او پیش از این؛ شیر طلایی ونیز؛ را برای ساخت فیلم؛ یک‌جایی (۲۰۱۰) بر فراز دستان خود، دیده است. هنرمندی؛ که با فیلم «گمشده در ترجمه»؛ سال ۲۰۰۳ در رقابتی تنگاتنگ؛ با فیلم «ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه»؛ نامزد بهترین، فیلم، کارگردانی و ... بود. اما در نهایت؛ به اسکار بهترین فیلمنامه اصلی، بسنده کرد. ۳ جایزه بفتا؛ ۳ گلدن گلوب، ۲ اسکار و ۶ جایزه معتبر فستیوال کن (از جمله؛ جایزه بزرگ هیات داوران) کارنامه کاری او را آراسته است. او فطری؛ متولد سینماست؛ دختر فرانسیس فورد کاپولا (کارگردان سه‌گانه شهیر؛ پدرخوانده) و نوه‌ی کارمینه کوپولا؛ موسیقیدانان پرآوازه‌ی دنیای سینماست؛ که موسیقی متنِ آثار مشهوری از جمله؛ اینک آخرالزمان، پدرخوانده و... را ساخت و برنده اسکار بهترین موسیقی نیز، شد. بنابراین مطبوعات جهانی؛ از آنها (کاپولاها) به عنوانِ خاندانِ سه‌نسل اسکاری؛ یاد می‌کنند.
«مایکل مان»؛ از دیگر کارگردانان سرشناس و نامزد اداوار مختلف کن و اسکار؛ با جدیدترین ساخته‌اش؛ فِراری (Ferrari) در رویداد کهنسال سینمایی، حضور داشت. این اثر؛ پیرامون زندگیِ انزو فراری؛ صنعتگر ایتالیایی؛ و سازنده‌ی ماشین فراری است. فیلم برداشتی سینمایی؛ از کتابِ مرد و ماشین (۱۹۹۱) به قلمِ براک یتس؛ نویسنده و خبرنگار حوزه صنعت و ماشین است. جالب اینکه؛ هیئت ملی بازبینی فیلم؛ این اثر را جزو ۱۰ فیلم برتر ۲۰۲۳ قرار داده است. اثری که مایکل مان؛ نزدیک به ۲۵ سال؛ به عنوان یک ایده ذهنی، آن را دنبال؛ و حتی با هنرمندان نامداری همچون؛ سیدنی پولاک (سال ۲۰۰۰) مشورت کرده بود.
«ریوسوکه هاماگوچی» کارگردان پیشرو قاره آسیا؛ و برنده خرس نقره‌ای برلین؛ با فیلم «شیطان وجود ندارد» آمد. او کارگردان فیلم مطرح «ماشینم را بِران» براساس داستان کوتاهی از «هاروکی موراکامی» است که با ۵ نامزدی اسکار، در سال ۲۰۲۱ نگاه‌ها را به سوی خود خواند. این فیلم در نهایت؛ اسکار بهترین فیلم بین‌المللی؛ را برد. قبل از آن نیز؛ برنده بهترین فیلمنامه از جشنواره کن؛ بهترین فیلم خارجی گلدن‌گلوب و بفتا شده بود. با این حال؛ فیلم جدید او شیطان وجود ندارد (Evil Does Not Exist) یک پله پایین تر از شیر طلا؛ موفق به دریافتِ جایزه بزرگ شیر نقره‌ای هیأت داوران جشنواره ۲۰۲۳ شد.
«وس اندرسن» کارگردانی که سه فیلم او با عناوین؛ خانواده اشرافی تننبام، قلمرو طلوع ماه و هتل بزرگ بوداپست؛ در نظرسنجی یکصد فیلم برتر قرن بیست و یک (۲۰۱۶) قرار گرفته‌اند؛ از دیگر حاضرین ونیز بود. او با برای مخاطبان عمومی با؛ «هتل بزرگ بوداپست» به ذهن می‌آید که نامزد ۹ جایزه اسکار؛ از جمله بهترین کارگردانی (۲۰۱۴) بود. اگرچه؛ جایزه کارگردانی را به دست نیاورد، اما، ۴ اسکار به این فیلم حرفه‌ای تعلق گرفت. وس اندرسن؛ فیلم «داستان شگفت‌انگیز هنری شوگر» را با خود به ونیز آورده بود.
«بردلی کوپر»؛ ستاره هالیوودی؛ و نامزد دریافت جوایز متعددی همچون؛ ۱۲ اسکار، ۶ گلدن‌گلوب و... از دیگر شرکت‌کنندگان جشنواره بود؛ او فیلم «استاد» را به روی پرده داشت؛ که تا اسکار ۲۰۲۴ هم پیش تاخت؛ و نامزد بهترین فیلم و بهترین بازیگری مرد بود؛ که در رقابت با کریستوفر نولان؛ و کیلین مورفی از هر دو اسکار؛ باز ماند.
علاوه براین همه؛ ستاره‌ی درگیر رقابت برای شیر طلا، افراد دیگری هم بودند؛ که بخشی از تاریخ سینما به شمار می‌روند! آثار آنان؛ در بخش غیر رقابتی اکران شد. رومن پولانسکی خالقِ آثار مشهور تاریخ سینما (محله چینی‌ها، پیانیست، بچه رزماری و...) برنده ۵ اسکار و ۲ نخل طلا، خرس طلای برلین و... از حاضرین ونیز بود. او با فیلم کاخ (The Palace) به این رویداد آمد؛ اما نمره نقدها (یک و نیم از دَه) آب پاکی را؛ روی دست کارگردان شهیر ۹۱ ساله ریخت.
«ویلیام فریدکین» دیگر کارگردان سرشناس دنیای فیلم؛ و خالق آثاری از جمله؛ جن‌گیر (برنده ۲ اسکار) و ارتباط فرانسوی (برنده ۵ اسکار) فیلم «دادگاه نظامی شورش کِین» را به هشتادمین جشنواره ونیز، آورد. ارزیابی‌ها؛ از کار این کارگردان صاحب‌نام؛ به مراتب بهتر از پولانسکی بود؛ و نمره ۷۴ از ۱۰۰ وی؛ وضعیتی نسبی؛ را برایش رقم زد.
«وودی آلن» از دیگر کارگردانان جهانی حاضر در جشنواره بود. او که با مجموعه‌ای از اعتبار و افتخار مختلف؛ شناخته می‌شود؛ همواره؛ هنرمندی پویا؛ و در حرکت با نسل‌های مختلف بوده است. این کارگردان ۸۹ ساله؛ طی دوره‌های مختلف با آثارش؛ آنی هال (اسکار بهترین کارگردانی و فیلمنامه نویسی) هانا و خواهرانش (اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی) نیمه‌شب در پاریس (اسکار بهترین فیلمنامه) و... مطرح شده است. او در ونیز؛ «شانس دوباره» را داشت که البته؛ با نظر نسبی تماشاگران؛ روبه رو شد.
بنابراین؛ جشنواره ونیز ۲۰۲۳ برخلاف تیتر طنزآمیز منتقد یادشده؛ نه «بی‌ستاره»؛ بلکه یکی از پُرستاره‌ترین ادوار خود را پشت سرگذاشت. سرشناس‌ترین کارگردانان نسل‌های مختلف جهان؛ در این رویداد؛ حضور داشتند و سرانجام در رقابتی نفسگیر؛ شیر طلایی به «یورگوس لانتیموس» کارگردان فیلم «بیچارگان» تعلق گرفت. فیلمی که با ۱۱ نامزدی اسکار امسال؛ در رقابتی نزدیک؛ به فیلم «اوپنهایمر» قرار داشت. حتی دیگر برندگان ونیز؛ را نیز طیفی از بهترین کارگردانان نسل‌های مختلف، شکل داده‌اند؛ و در کارنامه حرفه‌ای آنان جوایز فستیوال‌های درجه الف دنیا، به چشم می‌آید.

سالِ درخشش همه و هیچ/ تمام رویدادهای سینما از بهار کن، گرمای ونیز، پاییز لوکارنو، زمستان برلین تا شگفتی در شرق اروپا و کارلووی‌واری


شیر نقره‌ای بهترین کارگردان جشنواره؛ به متئو گارونه برای ساختِ فیلم «کاپیتان» رسید. گی‌یرمو کالدرون و پابلو لارائین؛ به خاطر نگارش فیلمنامه «ال کنده» خرس نقره‌ای بهترین متن؛ را به خانه بردند. پیتر سارزگارد؛ برای بازی در «خاطره» جایزه (بهترین بازیگری مرد) و کیلی اسپینی به خاطر ایفای نقش در فیلم پریسیلا (بهترین بازیگر زن) را به دست آوردند. ریوسکه هاماگوچی با فیلم؛ شیطان وجود ندارد؛ جایزه بزرگ جشنواره (شیر نقره‌ای هیأت داوران) را کسب کرد. همچنین؛ ژلونا گرانیتسا کارگردان فیلم «مرز سبز» برنده جایزه ویژه‌ی ونیز شد.
رویداد سینمایی شهر آبی؛ سوای این جریان‌های هنری و تخصصی؛ با موارد دیگری هم درگیر بود. این مسائل صنفی؛ و به یکی از اعتصابات کم‌سابقه در دنیای سینما ربط دارد.
حرکت اعتراضی ونیز؛ سمبلیک، ْاما پر طنین بود. ستاره تئاتر برادوی (جسیکا چستین) با پوشیدن تیشرتی که تیتر – بایگران در اعتصاب- داشت؛ در کنفراس مطبوعاتی فیلم «خاطره» شرکت کرد. چستین از تکنیکی‌ترین بازیگران روز دنیا؛ و صاحب سبکی منحصر به‌فرد؛ و خلاف جهت جریان بازیگری هالیوودی است. «ژولیت برادوی» به وامداری از مدیتیشن، بداهه‌پردازی و تاثیر در روایت فیلم، مشهور است! او برنده‌ی سه جایزه اسکار بازیگری زن؛ برای فیلم‌های؛ «چشم‌های تامی فی»، «سی دقیقه پس از نیمه‌شب» و «خدمتکاران» است.
جسیکا چستین؛ در کنفرانس مطبوعاتی ونیز گفت؛ که همراهِ بازیگران است و از اعتصاب آنها حمایت می‌کند. این درحالی بود؛ که دمین شزل (رییس هیات داوران ونیز) و اکثر فیلمسازان حاضر در فستیوال؛ تی‌شرتی مشابه در حمایت از نویسندگان پوشیدند. آرم انجمن نویسندگان بر این تی شرت‌ها خود را نشان می‌داد و از حمایت طیف‌ها و صنوف جهان سینما؛ از همدیگر حکایت داشت.
اما ماجرا چیست و چرا این اعتراضات صنفی؛ جشنواره‌های درجه الف دنیا؛ را تریبون بیانِ انتقادات خود قرار می‌دهد؟ این داستان، یکی از حیاتی‌ترین جریان‌های سینماست که بر سرنوشت این هنر تاثیرِ؛ صد در صد دارد. با این حال؛ چون رویداد از اعتراضات انجمن نویسندگان آمریکا، سرچشمه می‌گیرد؛ در بخش بعدی این نوشته و قسمت؛ قاره آمریکا خواهد آمد. از این رو؛ ادامه جریان سینما؛ در اروپا دنبال می‌شود و به ایستگاه کن می‌رسیم

رقابت هنری‌ها؛ برای نخل طلا

جشنواره کن به روال مرسوم؛ هنری‌ترین فیلم‌های دنیا را به نمایش می‌گذارد. هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن (۲۰۲۳) نیز از چنین کیفیتی برخوردار بود. با این حال؛ از همان روزهای نخستین؛ ۶-۵ فیلم در ارزیابی ها مورد بحث و گمانه‌زنی بیشتر، قرار می‌گرفتند و از شانس‌های اصلی نخل طلا به‌شمار می‌رفتند. این تعداد؛ به مرور زمان به ۳ فیلم تقلیل یافتند؛ و شانس صید نخل طلا را به نام خود ثبت می‌کردند. «برگ‌های افتاده» اثر آکی کائوریسماکی از جمله این آثار بود. «آکی کائوریسماکی» فلیمساز صاحب سبک فنلاندی؛ برنده جوایز متعدد جهانی و خالق اثار مشهوری از جمله؛ «جنایت و مکافات»، «کابوی‌های لنینگراد به آمریکا می‌روند» و... است. هنرمندی که پیرو سبک؛ ژان پیر ملویل و روبر برسون در سینماست. فیلم اخیر او در کن؛ به داستان زن و مردی به نام‌های آنسا و هولاپا می‌پردازد. آنها؛ طی رویدادهایی سر راه هم قرار می‌گیرند، با هم آشنا می‌شوند؛ ودر طول روال فیلم؛ به همدیگر کمک می‌کنند.

سالِ درخشش همه و هیچ/ تمام رویدادهای سینما از بهار کن، گرمای ونیز، پاییز لوکارنو، زمستان برلین تا شگفتی در شرق اروپا و کارلووی‌واری


فیلم هیولا (Monster) ساخته هیروکازو کورئیدا؛ کارگردانِ مطرح ژاپنی؛ از دیگر آثار دارای شانس این جشنواره بود. او در حافظه کن؛ هنرمندی آشناست. مردی که با فیلم «دزدان فروشگاه» نخل طلا را در سال ۲۰۱۸ به دست آورد. فیلم جدید او (هیولا) به داستان مادری مجرد می پردازد که با فرزند کوچکش زندگی می‌کنند. بچه دچار مشکلاتی میشود و مادر؛ این معظلات را ناشی از معلم و سیستم آموزشی مدرسه می‌داند. کورئیدا؛ در ژاپن به کارگردان درام های خانوادگی مشهور است. او همچنین در گفت‌گویی؛ یکی از فیلم‌های شاخص خود (همچنان قدم‌زنان) را شرح حال خانواده خودش، نامیده است.
فیلم «روزهای عالی» به کارگردانی؛ ویم وندرس، فیلمساز سرشناس آلمانی؛ برنده نخل طلا (۱۹۸۴) یوزپلنگ لوکارنو و... از دیگر آثار شاخص حاضر در کن ۲۰۲۳ بود. ویم وندرس، پیرو سبک فیلمسازی «یاسوجیرو اوزو»؛ کارگردان افسانه‌ای ژاپن است. «اوزو»؛ به دلیل فیلم‌های ساده و شاعرانه‌اش؛ در تاریخ سینما شهرت دارد؛ و از او، به عنوان یکی از معدود هنرمندانِ خلافِ جریان سینمای استودیویی؛ و هالیوودی یاد شده است. وندرس؛ این‌بار دوربین اش را برداشته و با خود به دیارِ استادش برده است. «روزهای عالی» به زندگی هیرایاما؛ یک نظافچی توالت می‌پردازد. مردی که اگرچه؛ در یک طبقه کارگری و پایین جامعه است؛ اما زندگی ساختمند و نظام‌یافته دارد و اسیر روزمرگی و چرخش کلافه‌کننده‌ی شب و روز نیست. کاراکتر؛ علایق متفاوتی از جمله؛ موسیقی و عکاسی را دنبال می‌کنند؛ و در اوقات فراغتش؛ درگیر عکاسی؛ کتابخوانی، یا گوش‌دادن به موسیقی است.
«روی علف‌های خشک» نهمین ساخته نوری بیلگه جیلان؛ کارگردان مطرح اهل ترکیه نیز؛ از دیگر فیلم‌های تامل‌برانگیز کن بود. فیلم؛ به داستان معلمی می پردازد که به روستایی در آناتولی می‌رود؛ او امیدوار است؛ که از این روستا بتواند؛ به استانبول مهاجرت کند. بیلگه جیلان؛ سه بار نامزد دریافت جایزه اصلی کن بوده و در نهایت؛ با فیلم خواب زمستانی (۲۰۱۴) نخل طلا را به دست آورده است.
سوای آثارِ یاد شده؛ ۲ فیلم در میانه‌های برگزاری کن؛ نگاه‌های بیشتری را به سوی خود خواندند؛ و به عنوان گزینه‌های اصلی نخل طلا مطرح شدند. این دو فیلم؛ «منطقه مورد علاقه» ساخته جاناتان گلیزر کارگردان بریتانیایی و «آناتومی یک سقوط» ساخته‌ی ژوستین تریه فرانسوی بودند. آثاری که در سیر کسب جوایز اروپایی هم؛ پیش تاختند و سپس در گلدن گلوب و اسکار هم همچنان درخشیدند.
هیات داوران کن ۲۰۲۳ در نهایت؛ نخل طلای بهترین فیلم را به «آناتومی یک سقوط» اثر ژوستین تریه؛ اهدا کرد. «منطقه مورد علاقه» ساخته جاناتان گلیزر؛ جایزه بزرگ کن را کسب کرد. همچنین؛ برگ‌های افتاده (Fallen Leaves) به کارگردانی آکی کوریسماکی، فیلمساز فنلاندی؛ جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره کن ۲۰۲۳ را برد.
جایزه بهترین فیلمنامه به «ساکاموتو یوجی» نویسنده‌ی فیلم (هیولا) ساخته هیروکازو کورئیدا تعلق گرفت. همچنین؛ جایزه کارگردانی به «تران آن هونگ» برای درام تاریخی «طعم چیزها» داده شد. ستاره سینمای ژاپن؛ «کوجی یاکوشو» به خاطر بازی در فیلم «روزهای عالی» ساخته؛ ویم وندرس، جایزه بهترین بازیگری مرد را به خود اختصاص داد. «مروه دیزدار» نیز به خاطر ایفای نقش در «روی علف‌های خشک» از نوری بیگله جیلان؛ به عنوان بهترین بازیگر زن کن؛ شناخته شد. همچنین؛ هیات داوران هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن؛ دوربین طلایی بهترین فیلم بخش سینه فونداسیون را به «تین آن فام» به خاطر فیلم «داخل پیله پوسته زرد» اهدا کرد.
جنانکه؛ نقدها، نظرها، گمانه‌زنی‌ها و آراء تماشاگران؛ خبر می دادند؛ جوایز؛ اکثراً به فیلم‌های مورد بحث رسید. با این حال؛ کن آثار برتر دیگری از کارگردان نامدار و پیشرو را میزبانی کرد ه از دریافت جوایز بازماندند.
آثاری از جمله؛ سیارک‌آباد (Asteroid City) ساخته‌ی «وس اندرسن» کارگردان فیلم مشهورِ هتل بزرگ بوداپست؛ از جمله این آثار بود. «فردایی روشن‌تر»؛ به نویسندگی و کارگردانی نانی مورتی؛ کارگردان نامدار ایتالیایی؛ و برنده نخل طلا (۲۰۰۱) از دیگر موارد قابل اشاره است. «چهار دختر» از کوثر بن هنیه؛ فیلمساز پیشرو تونسی، فیلم «فتنه‌گر» از کارگردان برزیلی کریم عینوز، «می دسامبر» ساخته‌ی تاد هینز؛ «بلوط پیر» ساخته کارگردان شهیر بریتانیایی کن لوچ از دیگر فیلم ها و فیلمسازان مطرح حاضر در هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن بودند.

سالِ درخشش همه و هیچ/ تمام رویدادهای سینما از بهار کن، گرمای ونیز، پاییز لوکارنو، زمستان برلین تا شگفتی در شرق اروپا و کارلووی‌واری


یکی از حواشی کن ۲۰۲۳ مسائلی بود که پیرامون فیلم «آناتومی یک سقوط» به وجود آمد. هیات انتخاب فرانسوی؛ این فیلم را از رفتن به اسکار باز داشت؛ و فیلم برنده جایزه کارگردانی «طعم چیزها» را نماینده فرانسه دانست.
«ژوستین تریه» کارگردان «آناتومی یک سقوط» در مراسم کن سخنرانی انتقادی شدیدی علیه سیاست‌های دولت فرانسه داشت. برخی بر این باور بودند؛ که احیاناً کارگردان «آناتومی یک سقوط» به دلیل انتقاد تند از دولت؛ در سخنرانی چالشی خود؛ در کن مورد مجازات قرار گرفته است. او، زمان دریافت جایزه نخل طلا گفت؛ تظاهرات فرانسه؛ برای تغییرات حقوق بازنشستگی؛ به روشی تکان‌دهنده سرکوب شد. این کارگردان برنده اسکار؛ همچنین؛ نقدی چالشی بر سیاست‌های فرهنگی دولت فرانسه داشت. اما، ظاهراً فیلم «آناتومی یک سقوط» قصد داشت که راه خودش را برود.
جوایز اروپایی را درو کرد؛ بر صدر فیلمهای پرورش خارجی در اکران‌های آمریکای شمالی تکیه زد و همچنان در سطح جهان پر افتخار ظاهر شد. تا اینجای کار هم؛ «طعم چیزها» همچنان نماینده فرانسه در اسکار بود. اما وقتی «آناتومی یک سقوط» در گلدن‌گلوب درخشید، دیگر فرانسوی‌ها؛ حساب کار دستشان آمد؛ و به طمع افتادند و فیلم ژوستین تریه را نماینده خود در اسکار می‌دانستند. سرانجام؛ این فیلم؛ با ۵ نامزدی اسکار، یاد و خاطره سینمای هنری فرانسه را در اذهان داوران آکادمی زنده ساخت. در نهایت هم؛ طلسم ۳۰ ساله ناکامی فرانسه در تصاحب اسکار را شکست؛ و زن هنرمند فرانسوی؛ تندیس بهترین، فیلمنامه‌ی اورژینال را با خود به پاریس برد.
سال ۱۹۹۳ رژیس وارنیه با فیلم «هند و چین» جایزه اسکار بهترین فیلم بین‌المللی را برد. فرانسوی‌ها پس از آن؛ حتی در نامزدهای نهایی اسکار هم کم‌فروغ، ظاهر می‌شدند. سال گذشته؛ فیلم «سن اومر» ساخته آلیس دیوپ که برنده جشنواره ونیز شد؛ حتی نتوانست در میان نامزدها دریافت اسکار مطرح شود. طی ۵ سال گذشته تنها یک بار نام فرانسه در بین نامزدها آمده بود. فیلم «بینوایان» ساخته لاج لی؛ در سال ۲۰۱۹ نامش در میان نامزدهای نهایی اسکار آمد، اما لاج لی، ناکام ماند و بدون دریافت جایزه؛ به کشور خود برگشت.
فستیوال کن؛ یک مورد قابل اشاره دیگر هم دارد که در مطبوعات امریکای شمالی بازتاب داشت. این حرکت اعطای جایزه نخل طلای افتخاری به «هریسون فورد» بازیگر مشهور بود. برخی از تیترها و تحلیل‌های مطبوعاتی، با عناوینی از جمله؛ «نخل طلای کهنه سرباز هالیوود» از موفقیت این بازیگر؛ استقبال کردند. بازیگر کهنه‌کار سینمای وسترن، گنگستری و پرفروش نیز، هنگام دریافت نخل طلای یک عمر دستاورد هنری در کن، گفت: «می‌گویند زمان مرگ؛ همه زندگی ات ‌از جلوی چشمانت می‌گذرد؛ و من درام؛ زندگی‌ام را در مقابل چشمانم می‌بینم»

شرق اروپا؛ و داستان سمبل و ستارهگرایی

جشنواره کارلووی‌واری در چک؛ طی سالهای اخیر، سعی داشته که مانند حلقه مفقوده سه‌گانه درجه یک اروپایی (کن، برلین، ونیز) خود را مطرح کند؛ و سهمی کلیدی؛ در معرفی آثار برتر اروپای شرقی و مرکزی؛ و حتی کل جهان داشته باشد. البته یوز طلایی لوکارنو هم؛ برای همین هدف خیز برمی‌دارد؛ و در پی ارائه‌ی تصویری چهارگانه از فستیوال‌های برتر اروپایی است.
با این حال، هنرمندان چک؛ در شهر مشهور خود (کارلووی‌واری) خیلی زود؛ و در سال ۱۹۴۶، کارشان را آغاز کردند؛ و با نخستین دوره از فستیوال؛ خود را به رخ کشیدند. اما جشنواره در ادوار دیگری؛ دچار بحران‌های مالی بود. به‌ویژه دورانی که حکومت کمونیستی بر این کشور تسلط داشت؛ این، جشنواره روبه فراموشی می‌رفت. ولی، یرژی بارتوفسکا بازیگر و نظریه پرداز نامدار هنری؛ در سال سال ۱۹۹۴ به دادِ رویدادِ فرهنگی سرزمین خود رسید. او به همراه هنرمندانی دیگر، گروهی را تشکیل دادند؛ و به مدیریت و سامان‌بخشی به جشنواره پرداختند.

سالِ درخشش همه و هیچ/ تمام رویدادهای سینما از بهار کن، گرمای ونیز، پاییز لوکارنو، زمستان برلین تا شگفتی در شرق اروپا و کارلووی‌واری


یکی از رویکردهای این جشنواره ستاره محوری است. بسیاری از چهره‌های مشهور دنیای سینما از این رویداد «گوی بلورین» گرفته‌اند. اما داستان به همین جایزه دادن مختوم نیست. چراکه؛ که آنان شهر توریستی و چشمه‌های آب‌گرمش را رها نمی‌سازنند؛ و تعامل کارلووی‌واری با آن مثل یک خانواده هنری است. یکی از ایده‌های جالب این جشنواره؛ پروژه ساخت فیلم به‌عنوان تریلرهای جشنواره با حضور چهره‌های سرشناس سینمای دنیاست.
این کار از ۱۵ سال پیش کلید خورد؛ و سوای ژانر تبلیغی، طنز و سرگرمی آن؛ دربرگیرنده ارتباط و نوع فکرکردن هنرمندان به کارلووی واری است. ایوان زاخاریاش و مارتین کریچی؛ دو کارگردانِ اهل چک در این فیلم‌ها نشان می‌دهند که «گوی بلورین کارلووی واری» در زندگی بعد از جشنواره ستارگان؛ همچنان عنصری زنده؛ و جریانی ادامه‌دار است. امسال نوبت «جانی دپ» بود! اا درسال های گذشته هنرمندان مشهوری از جمله؛ مل گیبسون، هلن میرن، جان مالکوویچ، جود لاو، دنی دویتو و کیسی افلک و... در این فیلم، حضور داشتند. این فیلم ها نشان می دهند که هنرمندان با «گوی بلورین» خود چه می کنند. البته فیلم نه مستند بلکه داستانی و دربرگیرنده درامی سرگرم کننده است.
مثلاً؛ هلن میرن در یکی از این فیلمها؛ در تلاش است؛ تا «گوی بلورین» خود را که ناگهان در کنار مجسمه اسکارش؛ دیده می‌شود؛ در یک جعبه، جاسازی کند. یا مل گیبسون؛ اتفاقی، با دو دزد که کاراکترهای فیلم «تنها در خانه» هستند؛ برخورد می‌کند. آنها به خانه گیبسون آمده‌اند؛ تا گوی بلورینش را بدزدند! ناکفته نماند؛ که جشنواره کارلووی واری به برخی از چهره‌های ایرانی از جمله؛ لیلا حاتمی؛ نیز گوی بلورین بهترین بازیگری، اهداء کرده است.
با این حال، این دوره از جشنواره گوی بلورین و جایزه ۲۵ هزار دلاری بهترین فیلم را به فیلمِ «درس‌های بلاگا» ساخته استفان کوماندارف، کارگردانِ خلاق بلغاری اهداء کرد. او پیش از این با فیلم‌هایی از جمله؛ «مسیرها»، «دنیا بزرگ است و رستگاری در همین اطراف» و... خود را به عنوان یک از صداهای متفاوتِ سینمای شرق اروپا مطرح کرده است. همچنین؛ تندیس ویژه هیات داوران بخش رقابتی؛ جایزه ۱۵ هزار دلاری به درام عاشقانه «تورهای خالی» ساخته‌ی بهروز کرمی‌زاده تعلق گرفت.

سالِ درخشش همه و هیچ/ تمام رویدادهای سینما از بهار کن، گرمای ونیز، پاییز لوکارنو، زمستان برلین تا شگفتی در شرق اروپا و کارلووی‌واری

جایزه بهترین کارگردانی به بابک جلالی به خاطر کارگردانی فیلم «فریمانت» بهترین بازیگری زن به الی اسکورچوا (درس‌های بلاگا) وبازیگری مرد به هربرت نوردرام (هیپنوتیزم) تعلق گرفت. علاوه بر این؛ هیات داوران از فیلم؛ «رقصیدن در لبه آتشفشان» به کارگردانی سیریل آریس، تقدیر ویژه داشت. این فیلم؛ با استقبال زیادی از سوس مخاطبان روبه رو شده بود. کارلووی واری یک گوی بلورین ویژه هم برای «راسل کرو» داشت. جشنواره اعلام کرد؛ این بازیگر استرالیایی برای کمک تاثیرگذار هنری بر سینمای جهان، گوی بلورین، می‌گیرد.
دیگر جشنواره‌های مطرح اروپا نیز که از رویدادهای اصلی این قاره؛ هستند؛ مسیر خود را ادامه دادند. جشنواره فیلم ورشو لهستان، جشنواره فیلم گوتنبرگ سوئد، سن‌سباستین اسپانیا، جشنواره فیلم لندن، ادینبورگ اسکاتلند، لوکارنو سوئیس و... پررونق بودند. تمرکز جشنواره سن سباستین ۲۰۲۳ بیشتر به سمت هنرمندان اسپانیایی رفت و جوایز اصلی جشنواره را خودِ هنرمندان بومی تصاحب کردند. ژایونی کامبوردا؛ کارگردان زن اسپانیولی زبان با فیلم «» جایزه اول جشنواره (صدف طلایی سن سباستین) ر به خود اختصاص داد. گفته می شود که در چهار سال اخیراین جشنواره هر چهار برنده صدف طلا را کارگردانان زن، به دست آوردند. از سوی دیگر جایز هیات داوران این جشواره را نیز، یک کارگردان زن سوئدی (ایزابلا اکلوف) برد. اکلوف با سینمای ایران آشنایی دارد. سالها پیش که اصغر فرهادی کارگردان برنده اسکار به هفته فیلم اینگمار برگمان دعوت شد، ایزابلا اکلوف؛ یکی از سخنرانان مراسم نقد و بررسی فیلم فرهادی (درباره الی) بود.
اما یوزپلنگ طلایی لوکارنو؛ روال دیگری داشت. مخاطبان ایرانی؛ این جایزه را با برندگان آشنایش؛ ابراهیم فروزش (فیلم خمره) و... به یاد می آوردند. اتفاقا این بار هم یوز طلایی به کارگردانی ایرانی به نام علی احمدزاده رسید. پیش از این کارگردانان نامداری همچون؛ ناصر تقوایی (ناخدا خورشید) عباس کیارستمی (خانه دوست کجاست) یوزپلنگ برنز جشنواره را گرفته‌اند. این درحالیست که جشنواره فیلم لندن؛ جایزه اصلی خود را به ریوسوکی هاماگوچی؛ کارگردان پیشرو ژاپنی و برنده اسکار بهترین فیلم بین الملل (۲۰۲۱) اهدا کرد. فیلم جدید او؛ «شیطان وجود ندارد» در بسیاری رقابت‌های بین‌المللی سال سپری شده؛ درخشید.
همچنین؛ فیلم های، «بهشت در حال سوختن است» اثر میکا گوستافسون در بخش مسابقه اولین فیلم بلند؛ جایزه اصلی (ساترلند) و «خداحافظ طبریه» لینا سوآلم کارگردانِ فلسطینی- الجزایری- فرانسوی؛ جایزه بهترین فیلم مستند (گریرسون) را به خود اختصاص داد. این فیلم همچنین؛ در جشنواره های مختلفی از جمله؛ تورنتو و شیکاگو، لایپزیگ و... به روی پرده آمد. این مستند شاخص در نهایت به عنوان نماینده سینمای فلسطین؛ در اسکار ۲۰۲۴ پذیرفته شد. فلسطینی‌ها در اسکار کم فروغ نبوده‌اند. آنها در سالهای اخیر؛ دو بار با فیلم‌های «اکنون بهشت» (۲۰۰۵) و «عمر» (۲۰۱۳) از ساخته‌های «هانی ابو اسعد» کارگردان نامدار فلسطینی؛ به جمع نامزدهای نهایی شاخه بهترین فیلم بین‌المللی آکادمی راه یافته؛ و در یک قدمی کسب مجسمه اسکار بوده‌اند.

سالِ درخشش همه و هیچ/ تمام رویدادهای سینما از بهار کن، گرمای ونیز، پاییز لوکارنو، زمستان برلین تا شگفتی در شرق اروپا و کارلووی‌واری

جشنواره بین‌المللی فیلم ادینبورگ نیز؛ جایزه بهترین فیلم بلند بفتا در اسکاتلند ٢٠٢٣ را به یک فیلم فارسی زبان «برنده‌ها» ساخته‌ی حسن ناظر اهداء کرد. داستان فیلم «برنده‌ها» در یکی از شهرستان‌های ایران می‌گذرد. ماجرا؛ به شرح حالِ بچه‌هایی می‌پرداز که به سختی کار می‌کنند؛ تا به خانواده های خود، کمک نمایند. روزی یحیی؛ پسر ۹ ساله فیلم و دوستش، یک مجسمه با ارزش را پیدا می‌کنند. ناصرخان (رضا ناجی) رئیس یحیی و یک علاقه مند سینماست. او قصد دارد؛ به بچه ها کمک کند؛ تا صاحب مجسمه را پیدا کنند.

دوباره برلین و چهره های متفاوت


هفتاد و سومین جشنواره برلین؛ درست در ماه‌های آغازین ۲۰۲۳ کارش را آغاز کر و از این رو؛ جزو بررسی این نوشتار بود. اما هفتاد و چهارمین دوره از؛ این جشنواره (۲۰۲۴) نیز در آخرین ماه خورشیدی (اسفند ۱۴۰۲) قرار می‌گیرد؛ و ناگزیر جزو سال سینمایی به حساب می‌آید. بی شک بهترین های این رویداد اکران ماه های پیشرو را در برمی‌گیرند؛ یا راه اسکار ۲۰۲۵ را خواهند پیمود. برلین امسال؛ در بخش خاطره‌انگیز «کلاسیک‌ها»ی برلیناله؛ با اکران فیلم «وقت بلوغ» اثر سینماگر صاحب سبک؛ سهراب شهید ثالث به آثار ماندگار تاریخ سینما؛ ادای احترام داشت. این جشنواره؛ امسال جایزه خرس طلایی بهترین فیلم را «ماتی دیوپ» کارگردان زن ۴۱ ساله متولد پاریس، اهدا کرد. فیلم او «داهومی» نام داشت؛ اثری مستند که روایتی نمایشی از ۲۶ گنجینه سلطنتی از پادشاهی داهومی (جمهوری بنین امروزی) است. این گنجینه سلطنتی؛ در موزه‌ای در فرانسه نگهداری می‌شد. فیلم «داهومی» به بررسی چگونگی بازگرداندن آثار از فرانسه؛ به بنین؛ و واکنش مردم این کشور کوچک آفریقایی می‌پردازد.
پادشاهی داهومی قدیم؛ و جمهوری بنین کنونی؛ کشوری در غرب قاره افریقا با جمعیت ۱۳ میلیون نفر است. سال ۱۹۶۰ از فرانسه استقلال پیدا کرده و مردمش؛ علاوه بر دو زبان بومی؛ به زبان فرانسوی صحبت می‌کنند.

سالِ درخشش همه و هیچ/ تمام رویدادهای سینما از بهار کن، گرمای ونیز، پاییز لوکارنو، زمستان برلین تا شگفتی در شرق اروپا و کارلووی‌واری


جشنواره برلین ۲۰۲۴ علاوه بر جایزه اصلی؛ خرس نقره‌ای (جایزه بزرگ هیئت داوران) را به فیلم نیازهای مسافر؛ ساخته هونگ سانگ سو تقدیم کرد. وی از کارگردانان مطرح کره جنوبی است که شهرت بین‌المللی دارد. جایزه امسال؛ چهارمین خرس نقره‌ای او از برلین است. خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی (۲۰۲۰) بهترین فیلم‌نامه (۲۰۲۱) و جایزه بزرگ هیئت داوران (۲۰۲۲) را به خانه برده است. همچنین؛ جوایز معتبری از جمله؛ یوزپلنگ طلایی لوکارنو، نوعی نگاه کن و... را به دست آورده است. منتقدان بین‌المللی؛ سبک شخصی فیلمسازی هونگ سانگ سو را با «اریک رومر» از چهره‌های موج نو فرانسه مقایسه می کنند. دوربینش؛ تمرکز خاصی بر شخصیت‌های خیابانگرد و درحالِ گردش، هتل‌ها، مدارس، راه‌پله‌ها و صحنه‌های آپارتمانی دارد. گاهی هم؛ به نگارش همزمان سکانس؛ و فیلمبرداری آن؛ در سر صحنه مشهور است.
جشنواره ۲۰۲۴ برلین؛ همچنین؛ خرس نقره‌ای هیأت داوران را به فیلم امپراتوری ساخته برونو دومون اهدا کرد. جایزه بهترین کارگردانی به نلسون کارلو دلوس سانتوس آریاس (فیلم پِه پِه) و بهترین فیلمنامه؛ ماتیاس گلاسنر (فیلم در حال مرگ) اختصاص یافت. سباستین استن (یک مرد متفاوت) امیلی واتسون (چیزهای کوچکی مثل این‌ها) جوایز بازیگری را به دست آوردند.
همچنین؛ هفتاد و چهارمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم «برلین» جایزه افتخاری خرس طلایی خود را به مارتین اسکورسیزی، سینماگر جهانی برای یک عمر دستاورد هنری اهدا کرد و تاثیر او بر دنیای سینمای تقدیر ویژه به عمل آورد. نکته قابل اشاره دیگر این رویداد، حضور چهره‌ی دهه ۶۰ تئاتر و سینمای ایران (اسماعیل محرابی) در ترکیب هیات داوران بود. بی شک جریان فیلم های برتر جشنواره برلین ۲۰۲۴ در روزها و ماه‌های آینده در سینمای جهان مشخص خواهد شد.

سالِ درخشش همه و هیچ/ تمام رویدادهای سینما از بهار کن، گرمای ونیز، پاییز لوکارنو، زمستان برلین تا شگفتی در شرق اروپا و کارلووی‌واری

 

طراحی و اجرا : NikSoft