روزنامه ایران نوشت: اول فروردین ماه، سالروز تولد 88 سالگیاش شاید تنها مناسبتی است که در شلوغی روزهای آخر سال تمام بهانهها را دست به سر میکند تا هنرمندان با وجود مشغلههای مألوف این روزها، خودشان را به این مراسم برسانند. قرارمان این است به بهانه 88 ساله شدنش در محفلی دوستانه از بزرگیاش تجلیل کنیم و به قدر وسع، از حفظ محبوبیتش در تمام این سالها قدرشناسی کنیم. 20 اسفندماه زمان وعدهمان را با هر کس که در میان میگذاریم یک پاسخ میشنویم «چه تقارن خوبی با روز تولد رفیق همیشگیاش بهروز وثوقی».
مسئولیت مراقبت از لطیفه محبت مردم
در برگه شناسنامه روز تولدش اول فروردین 1309 قید شده است اما آنطور که خودش میگویدزاده هشتمین روز بهار است. ناصر ملکمطیعی نامش در ضمیر خاطر علاقهمندان سینما آنقدر پررنگ هست که دیگر برنامههای روزانه در حاشیه قرار بگیرد و مراسمی برای بزرگداشت او در متن. از این روست که رضا کیانیان با وجود شب کاری پس از کمتر از سه ساعت استراحت خود را به مراسم میرساند، شمس لنگرودی ساعتی قبل از رونمایی کتابش «رژه بر خاک پوک» در روزنامه حضور مییابد یا رضا عطاران بلافاصله پس از خواندن پیامک دعوت، تماس میگیرد و آدرس را جویا میشود تا خودش را برساند. شرح محبت منوچهر اسماعیلی و ابوالحسن تهامینژاد در وصف نمیگنجد. استاد دوبله ایران بیش از نیم ساعت مانده به زمان مقرر به مراسم آمده است. دلیل زود رسیدنش را ترس از ترافیک عنوان میکند اما همانطور که خودش میگوید اینها همه بهانه است: «زودتر آمدم چرا که طاقت نداشتم در خانه بمانم و منتظر شوم که موعد دیدار فرا برسد. از صبح چشمم به در سالن بود و بیصبرانه در انتظار دیدن صورت مبارکش بودم.» سالار عقیلی و همسرش حریر شریعتزاده آنطور که خودشان میگویند از لحظه دریافت دعوتنامه تصمیمشان برای آمدن قطعی بوده است و برای از دست ندادن این فرصت تمام برنامههایشان را به نظم کردهاند.
«از اندیشه من خارج است که چطور با این همه مشغله اینجا جمع شدهاید. بهدنبال واژه و کلمه میگردم که سپاسگزاری کنم. کلمات خیلی نارساست برای سپاس و تشکر از شما.» این عبارات نخستین واکنش ناصر ملک مطیعی به تعبیر خودش بعد از بیرون آمدن شوک این دیدار است. او با چشمانی نمناک و صدایی که به بغض نشسته بود، از این روز بهعنوان یکی از بهترین روزهای زندگیاش و روزی مقدس یاد میکند: «نه به این خاطر که از من تجلیل شده بلکه فقط برای اینکه یاد من بودید. در تمام سالهای زندگی سعیام این بوده که شایستگی این همه محبت را داشته باشم، به امید اینکه همه این احترامات را در حد انتظار و توقع مردم انجام دهم. شاید گاهی روزگار بر شما سخت هم بگیرد، اما باید مراقب باشی که به این لطیفه محبت مردم خدشهای وارد نشود.» ملک مطیعی در ادامه از حمایت و محبت اهالی سینما در موقعیتهای مختلف یاد میکند و با تشکر از آنها میگوید خوشحال است اگر سهم کوچکی از سینمایی داشته باشد که امروز پرچم ایران به خاطر آن بالاست: «ما کارمان را با عشق شروع کردیم و تا امروز حفظش کردیم به این امید که خیال کنیم سهم کوچکی در سینمای امروز داشتهایم؛ سینمایی که این روزها در مجامع جهانی اعتبار دارد. پیش از انقلاب در 7 جشنواره بینالمللی شرکت کردم اما آن روزها هیچکس سینمای ایران را نمیشناخت در حالی که امروز یکی از افتخارات ایران و مملکت ما سینماست و در خیلی از مجامع اگر پرچم ما بالا میرود بواسطه همین سینماست.»
حیف است این همه سال باشیم و از هم دور بیفتیم
این بازیگر پیشکسوت سینما در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به حواشی و اتفاقهای چند ماه گذشته از شایعهسازی برای درگذشتش تا پخش نشدن برنامههای تلویزیونی میگوید: «خدا را شاهد میگیرم هیچ گلایه و شکایتی نداشته و ندارم. فقط تنها آرزویم این بوده که با مردم باشم. رفقایم را ببینم. دلتنگ همه دوستانم بودم. وارد سالن که شدم یاد تمام دوستانی افتادم که در گوشه و کنار دنیا هستند و دلم میخواست همه آنها هم باشند. حیف است این همه سال باشیم و از هم دور بیفتیم.»
با این بخش از صحبتهای او لابد نخستین تصویری که در ذهن حاضران نقش میبندد همانی است که ملک مطیعی همیشه در بخشی از صحبتهایش بالاخره از او یاد کرده است: «امروز تولد رفیق عزیز ما نیز هست. خیلی دوستش دارم و میدانم که تمام مردم ایران به او علاقهمند هستند. البته در سینمای امروزمان خیلی بهروز وثوقی داریم اما بهروز وثوقی همواره جای خاص خودش را دارد و شکی نیست که بهروز وثوقی شدن زحمت میخواهد.»
منوچهر اسماعیلی: تولدت مبارک ناصرعزیز سینمای ایران
زمانی که وارد کار دوبله شدم یکی از آرزوهایم دیدن ناصر عزیز بود. بالاخره شرایطی فراهم شد و من توانستم او را ببینم، گرچه او آشیانه و مکانی متفاوت از حرفه من داشت، او جلوی دوربین به ایفای نقش میپرداخت و من مقابل میکروفن و در اتاقهای تاریک دوبله. خوشحالم که در کارنامه کاریام افتخار این را داشتم که در فیلم«پسران نوح» به جای ناصر ملک مطیعی حرف بزنم. این بالاترین خوشحالی و افتخار برای من است، آنچنان که هرازگاهی، وقتی فرصتی دست میدهد و به تماشای «پسران نوح» مینشینم، هر بار شگفت زده میشوم که چگونه توانسته چنین حجم زیادی از دیالوگ را برای بازی در آن فیلم به خاطر بسپارد. ناصر عزیز تو تاج سرما و همه مردم هستی. وقتی از من برای شرکت در این مراسم دعوت شد، آنقدر خوشحال بودم که خیلی زودتر از آغاز مراسم در این سالن حاضر شدم. زودتر آمدم چراکه طاقت نداشتم در خانه بمانم و منتظر شوم که موعد دیدار فرا برسد. از صبح که به روزنامه ایران رسیدم و به سالن برپایی مراسم آمدم، چشمم به در سالن بود و بیصبرانه در انتظار دیدن صورت مبارک ات بودم. تولدت مبارک ناصر عزیز سینمای ایران.
ابوالحسن تهامی نژاد: تو نماینده مردم هستی
در زمانهای که جمعیت ایران 30 میلیون نفر بود حداقل 25 میلیون نفر دوستدار ناصر ملک مطیعی بودند و امروز که جمعیت ایران به 80 میلیون نفر رسیده میتوان مدعی شد که 70 میلیون نفر دوستدار ناصر ملک مطیعی اند. در آن سالهای دور، بهعنوان نوجوان وقتی در لالهزار ناصر ملک مطیعی را میدیدم، ذوق زده میشدم و عجیب اینکه همین ذوق و شوق در نسل جوان امروز هم وجود دارد. این شوق و ذوق را میتوان از واکنش مردم، حتی هنگامی که نام ناصر ملک مطیعی به میان میآید، دریافت. چندی پیش در برنامه «دورهمی» وقتی نام او را ذکر کردم به چشم دیدم که جمعیت حاضر چه هیجانی از خود نشان داد و 4 دقیقه تمام ایشان را تشویق کردند. به عقیده من ناصر ملک مطیعی در این سالها خانه نشین نبوده، بلکه همواره بر صدر نشسته بوده و در دل مردم جای داشته است. تا زمانی که ایران هست و تا زمانی که این صنعت وجود دارد ناصر ملک مطیعی هم هست برای همیشه. ملک مطیعی با هنرنماییهایی در نقشهای مختلف نماینده مردم ما بود و جامعه ما را نشان داد و باعث تسلای خاطر مردمی شد که به سینما میآمدند چه در فیلمهای درام و چه فیلمهای کمدی. همیشه چشم و چراغ مردم ایران بوده و هست و هنوز افتخار سینمای ایران است.
رضا عطاران: استاد ملک مطیعی، همه ما شرمنده شماییم
حضور در این جمع، آن هم به بهانه تولد آقای ملک مطیعی عزیز برای من افتخار بزرگی است؛ بویژه اینکه چندی قبل در سفری به شیراز با ایشان همراه بودم. در آن سفر متوجه شدم که او به همان اندازه که در فیلمهایش محبت و مردانگی را به تماشاچیان منتقل میکند، خودش هم از این ویژگیها برخوردار است. ناصرخان ملک مطیعی را از صمیم قلب دوست دارم و همواره به یاد او هستم و خواهم بود. نکتهای که جا دارد اینجا به آن اشاره کنم این است که: «استاد ملک مطیعی عزیز، همه ما شرمنده شما هستیم. ما شرمندهایم که هنرمند بزرگی چون ملک مطیعی و برخی دیگر از هم دورهایهایش- که آنها هم هنرمندان بزرگی بودند- از کار خود دور و مهجور شدند. اگر ما از استاد ملک مطیعی عذرخواهی نکنیم دیگران که چنین کاری را انجام نمیدهند! بنابراین من به جای آن بعضیها میگویم که شرمندهام. استاد شرمندهایم که طی این سالها نتوانستید به سراغ کاری که عاشق آن هستید بروید.»
رضا کیانیان: حضور در کنارتان غنیمتی است
رضا کیانیان بازیگر سینما، تلویزیون و تئاترگفت: دیدار و هم نشینی با هنرمندان بزرگی چون ناصرملک مطیعی، منوچهراسماعیلی و ابوالحسن تهامینژاد برایم غنیمتی است. ناصر ملک مطیعی پیشکسوت من هستند و خودم را ازنسل ایشان میدانم. این هنرمند بزرگ تنها بازیگرسینمای قبل از انقلاب هستند که با وجود ستاره بودن در نقش دو و سه نیز بازی میکردند؛ این درحالی است که آن دوران - و در هر دوره ای- هیچ ستارهای جرأت انجام این کار را نداشته و ندارد. بسیاری از بازیگران سطح اول سینما تصور میکنند که اگرنقشهای دو و سه ایفا کنند لطمه میخورند و به عبارتی محو میشوند. اما آقای ملک مطیعی این کار را انجام دادند و هر نقشی را بازی کردند، درخشیدند و این تنها حکایت از عزت نفس ایشان دارد. ناصرملک مطیعی جزو اولین تحصیلکردههای سینمای ایران است و افتخارات بزرگ سینمای ایران را چون فردین و بهروز وثوقی را او بوده که به سینمای ایران تقدیم و معرفی کردند؛ همین کارها برای یک تاریخ کفایت میکند، چه برسد برای یک فرد و ایران باید به حضور هنرمند بزرگی چون ایشان افتخار کند. در مورد آقای اسماعیلی هم باید بگویم ایشان جادوگر صدای ایران هستند و با صدایشان جادو میکنند. کارهایی که ایشان در دوبلاژ وسینما انجام دادهاند تکرار نشدنی است و سینمای ایران باید به حضور شما افتخار کند. من افتخارمی کنم درکنار شما هستم امسال بزرگداشتی برای شما برگزارشد اما خیلی دیروامیدوارم چنین اتفاقی برای آقای تهامینژاد هم صورت بگیرد.
سالار عقیلی: تو استاد بی بدیل سینمای ایرانی
ناصرملک مطیعی استاد بیبدیل سینمای ایران هستند. حدود 12 - 13 سال است که افتخار داشتهام درخدمت استاد باشم و دراین مدت زمان هرجا که همراه و درکنار ایشان بوده ام، به چشم دیدهام که مردم عاشقانه به سوی ایشان آمدهاند وعکس یادگاری گرفتهاند. امیدواریم سالیان سال سایه استاد ملک مطیعی برسرهنرایران زمین باشد. به عقیده من برای یک هنرمند در این سن و سال هیچ چیز بهتر ازاین نیست که مردم هنوزهم عاشقانه دوستش بدارند. این دغدغه و آرزوی یک هنرمند است و این اتفاق تنها به پشتوانه کار بزرگ و قوی هنرمند امکان پذیر و شدنی است. البته چنین اتفاقاتی در مورد برخی از هنرمندان قابل مشاهده است؛هنرمندان بزرگی چون استاد محمد رضا شجریان که اگر هم نخوانند بازهم محبوب مردم هستند و یا استاد ناصر ملک مطیعی که ازاین امرمستثنی نیستند. از روزنامه ایران به عنوان برگزار کننده این مراسم تشکر میکنم که درزمان حیات به یاد هنرمندان بزرگ هستند؛ متأسفانه درکشورما باب شده که بعد از درگذشت هنرمندان مراسمی به یاد آنان برگزارمی کنند.
شمس لنگرودی: آرزویم سلامتی ایشان است
امیدوارم استاد ملک مطیعی عزیز همواره سلامت و هر روز بهتر از روز قبل باشند. شاید بهتر باشد در ارتباط با آقای ملک مطیعی دوستانی صحبت کنند که سررشته بیشتری از سینما و کارها و کارنامه ایشان دارند. بنابراین تنها به ذکر علاقهمندیام به استاد اکتفا میکنم. بیتردید، ناصر ملک مطیعی بخشی انکارناشدنی در حافظه بصری همه ما دارد و چقدر خوشحالم که امروز و در این جمع حضور دارم. طبعاً حضور در این جمع و در کنار آقای ملک مطیعی عزیز برایم افتخار بسیار بزرگی ست. من امروز به جمع شرکت کنندگان در این مراسم پیوستم تا علاقه و ارادتم به ایشان را نشان بدهم.