السا فیروزآذر این روزها با بازی در فیلم سینمایی «ملی و راههای نرفتهاش» ساخته تهمینه میلانی تجربه متفاوتی را در عرصه بازیگری به نمایش گذاشته است. سینماسینما، علی نعیمی: دختر خردسال سالهای دور سینما که با بازی در فیلمهای تهمینه میلانی سینما را به طور حرفهای دنبال کرده، این روزها مشغول تمرین برای نمایش «تنهایی پرهیاهو» به کارگردانی امیرکاوه آهنینجان است که از ۲۲آبان روی صحنه میرود. فیروزآذر مدتی است بهطور جدی به سراغ کارگردانی و فیلمنامهنویسی رفته و دغدغه ساخت فیلم را به عنوان یکی از اهداف مهم حرفهایاش دنبال میکند. با او به بهانه بازی در فیلم «ملی و راههای نرفتهاش» و فعالیتهای دیگر حرفهایاش به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید:
چرا در سالهای اخیر کمتر در سینما فعالیت میکنید و در تئاتر متمرکز شدید. دلیل این دوری از سینما چیست؟ بیشتر در آثار خانم میلانی حضور دارید. آیا این حضور بیش از نسبت فامیلی شما دلایلی دارد؟
تمرکز و علاقه من سینما است و همواره در برابر این سوال تنها پاسخم این است که وسواس در انتخاب نقشها و همکاری در پروژهای که بتواند در کارنامه کاری من جایگاه خوبی داشته باشد، باعث میشود در فاصله بین هر نقش زمان زیادی را منتظر بمانم. در این فاصلهها البته پیشنهادهای زیادی میشود اما با توجه به اینکه معضل اصلی سینمای ایران فیلمنامه است متاسفانه با فیلمنامههایی روبهرو میشوم که به هیچ عنوان جای کار ندارد، از این رو در مقابل این پیشنهادها مقاومت میکنم. فضاهای کاری خانم میلانی بسیار به سلیقه و نگاه من نزدیک است. نگاه خانم میلانی به مسائل و مشکلات زنان و نگاه دغدغهمند ایشان به این دست موضوعات همواره درون من یک حس مشترک را تقویت میکند. ضمن اینکه بازی کردن در فیلمهای تهمینه میلانی برای هر بازیگری یک فرصت است زیرا ایشان فضای بسیار زیادی را برای کار کردن در اختیار بازیگران قرار میدهند و از این منظر با هر دیدگاه و سلیقهای حضور در فیلمهای تهمینه میلانی میتواند در کارنامه کاری هر بازیگری یک اتفاق قلمداد شود، چراکه شخصیتپردازی در فیلمهایشان بسیار خوب است و این باعث میشود بازیگر با پیشنهادهای خوبی در هر کاری حاضر شود.
پس به دلیل نبود فیلمنامه خوب است که بسیاری از بازیگران سینما به سمت تئاتر رفتند؟
یکی از دلایل اصلیاش همین است. سینما از نظر بسیاری تبدیل به یک کالای تجاری شده که وجه فرهنگی درون آن نادیده گرفته میشود. این موضوع باعث شده نگاه به بازیگران و استفاده از ظرفیتهای آنها در بازیگری با غفلت روبهرو شود. در مقابل در عرصه نمایش استفاده از نمایشنامههای نویسندگان بزرگ داخلی و خارجی و متون بسیار قوی در این عرصه موجب شده بازیگران با استفاده از فرصتهایی که این متون در اختیارشان میگذارد در عرصه بازیگری با قدرت حاضر شوند. از طرفی مخاطبان تئاتر حرفهای به این عرصه نگاه کرده و سختپسند و دقیق آثار را دنبال میکنند. این نگاه حرفهای از سوی تماشاگران باعث میشود بازیگران هم بیشتر در زمینهای که حضور دارند تلاش کنند.
اینکه شما در صحبتهایتان از سینمای تجاری صحبت میکنید یعنی به وجه منفی آن اشاره دارید. آیا نمیشود هم سینمای تجاری داشته باشیم که مردم از فیلمها استقبال کنند و هم از لحاظ هنری جایگاه بالایی داشته باشد؟
واژه تجاری در سینمای ایران دارای وجه منفی است و در سینمای حرفهای دنیا این موضوع با مولفههای پررنگ هنری تراز میشود. نمونه بارز چنین فیلمی که با سلیقه من هم همخوانی دارد فیلم اینسپشن ساخته کریستوفر نولان است. فیلمی که دارای وجوه پررنگ تجاری است و در کنار آن از فلسفه و منطق حرف میزند و یک فیلم بسیار عمیق و متفکرانه است. برای همین واژه تجاری از نظر سینمای دنیا فیلمی است که تمام سلیقهها را دور خود جمع کند. هم مخاطب عام فیلم را دوست داشته باشند و هم مخاطب جدی سینما با فیلم ارتباط برقرار کند اما در سینمای ایران تنها به وجه گیشه و عمومی توجه میشود و فیلمهای تجاری ما اغلب فاقد ارزش هنری هستند.
اینکه شما مدتی است مشغول نوشتن فیلمنامه هستید و دغدغه ساخت فیلم را دارید به دلیل همین نگاهی است که احساس میکنید فیلم مورد علاقهتان را نمیتوانید پیدا کنید که بتوانید در آن بازی کنید؟
وقتی من از کودکی وارد بازیگری شدم در واقع این حق انتخاب را نداشتم که به بخشهای دیگر سینما فکر کنم و در آن فعالیت کنم. در واقع من به سمت بازیگری هدایت شدم و فرصتی بود که در سینما به من داده شد. دغدغه کارگردانی و نویسندگی بیشتر به وجهی از زندگی من برمیگردد که باید برای ادامه مسیر حرفهای خودم شغلم را تعریف کنم، از این رو نگاه من به کارگردانی یک نگاه توام با آیندهنگری و انتخاب شغل است. هرچقدر که سن بیشتر شود شناخت انسان از خودش بیشتر میشود و میل به ساختن و خلق یک اثر درون من وجه پررنگی دارد. از یک جایی به بعد شاید همین گزیده کاری در بازیگری هم به ضررم شد. چون دیگران نگفتند این به خاطر کارهای خوب سعی کرد گزیده کار باشد و گفتند چون پیشنهادی نداشته بازی نکرده، در حالی که مجموع همه این اتفاقها باعث میشود وقتی چیزی درون من وجود دارد که میل به خلق کردن را تقویت میکند بیشتر و بهتر بتوانم با مخاطب ارتباط برقرار کنم.
از آنجایی که شما از کودکی وارد سینما شدید و در چند سال اخیر بازی در تئاتر را تجربه میکنید؛ آیا میان بازی در سینما و تئاتر تفاوتی وجود دارد؟
تئاتر سختیهایی دارد که بهطورقطع سینما ندارد. از طرفی هم مشکلاتی را که هنگام تولید فیلم در سینما وجود دارد نمیتوانید در تئاتر سراغ بگیرید. در تئاتر برعکس سینما پیشتولید کار و تمرینات بیشتر انرژیبر است تا هنگام اجرا اما به نظر من و با توجه به تجربههایی که داشتم بیشترین تفاوتی که این دو نوع از بازیگری با هم دارند این است که در تئاتر فرصت خطا کردن و اشتباه کردن ندارید، در حالی که در مدیوم سینما و تلویزیون حتی اگر خطا کنید مطمئنید که میشود چند باری برداشت کرد. برای همین وقتی در تئاتر میدانید که این امکان وجود ندارد تمرکز و دقت شما بالا میرود بههمین دلیل میتوان گفت بازیگری در تئاتر کمال و نهایت تلاش یک بازیگر است.
درباره همکاریتان با خانم میلانی بگویید. بعد از چند همکاری باز هم در «ملی و راههای نرفتهاش» با فیلمی زنانه روبهرو هستیم که همواره موافقان و مخالفانی دارد. از تجربه همکاریتان بگویید؟
بارها به من گفته شده خیلی خوب است که تو به تئاتر رفتی و دیگر با خانم میلانی کار نمیکنی. من سوالم این است که چه ایرادی دارد یک بازیگر با یک کارگردان پروژههای مشترک زیادی داشته باشد؟ وقتی یک همکاری از نظر دو طرف درست است و هر دو فکر میکنند باید این همکاری ادامه پیدا کند چرا اینطور نباشد؟ اینکه نقدها نسبت به فیلمهای خانم میلانی هم بعضی وقتها تند میشود به نظرم به این دلیل است که ایشان راه درستی را در سینما دنبال میکنند و هرقدر که شما سعی کنید کار بهتری ارائه کنید مخالفان سرسختتری هم خواهید داشت. از طرف دیگر تحسینها و طرفداران آثار تهمینه میلانی هم بسیار گسترده هستند و نگاهشان به فیلمها مثبت است. نکته مثبت فیلمهای خانم میلانی فرهنگ سازیای است که در آثار ایشان به آن بسیار توجه میشود. فیلم فرهنگی ساختن رسالت بزرگی است که تهمینه میلانی به آن وفادار مانده است. نقشی که من در این فیلم بازی کردم و برایم خیلی مهم بود که بتوانم آن را ایجاد کنم فضای متفاوتی بود که نسبت به کارهای قبلیام در این کاراکتر وجود داشت. یک بازیگر وقتی در یک نقشی در ذهنها میماند مخاطب هم توقع دارد همواره در همان قامت او را ببیند و کندن از فضای ذهنی مخاطب و تجربههای جدید یکی از عواملی بود که نقش خودم را در «ملی و راههای نرفتهاش» دوست داشتم. یک دختر فرصتطلب و نقشهکش و دلگندهای که با شخصیت خودم فرسنگها فاصله دارد و همین باعث شد تلاش کنم این تفاوت را نسبت به فیلم «یکی از ما دو نفر» در نقشم نشان بدهم، اما اینکه چقدر موفق بودم را باید مخاطبان بگویند.
زمانی قرار بود فیلمنامهای که نوشته بودید را بسازید. هنوز هم تصمیمی برای ساخت دارید؟
فیلمنامه «از تهران متنفرم» را که نوشتم بعد از چند بار بازنویسی چون زمان زیادی از نوشتنش گذشته ترجیح میدهم کارگردان دیگری آن را بسازد و نقش مکمل و متفاوتی در فیلمنامه است که میخواهم آن را بازی کنم.