خاطره شنیدنی نادر مشایخی از پدرش

مهر نوشت: رحمان حاصلی تهیه‌کننده مستند «بریکولاژ» از تجربه آشنایی با نادر مشایخی و ساخت مستند درباره این موسیقیدان برجسته گفت.

رحمان حاصلی تهیه‌کننده مستند «بریکولاژ؛ زندگی نادر مشایخی» درباره دلیل انتخاب نادر مشایخی برای ساخت این مستند گفت: نادر مشایخی از آن دسته افرادی است که به واسطه اندیشه‌ورزی مدام، نگاه متفاوت و زیبایی به جهان اطرافش دارد، لذا به سراغ هر چیزی می‌رود با نگاه متفاوتش جنبه‌های تازه‌ای از آن موضوع به نمایش می‌گذارد. طبیعی است که چنین هنرمند اندیشمندی باید برای یک مستندساز موضوع جذابی باشد. از سوی دیگر بسط و گسترش اندیشه‌های این آهنگساز و رهبر ارکستر برجسته، یک رسالت فرهنگی تلقی می‌شود که باید به نحو شایسته انجامش داد.

حاصلی بیان کرد: آقای مشایخی خودش می‌گوید که در دوران نوجوانی عاشق سینما بودم و با حمید تمجیدی یک فیلم کوتاه هم ساختم. همان شب پدرم چند نفری را دعوت کرد و فیلم را دیدیم، مرا به اتاقی برد و گفت نادر فردا صبح که از اتاق بیرون آمدی به من می‌گویی موسیقی یا سینما.

وی افزود: او موسیقی را انتخاب و از همان جا آموزش موسیقی و پیانو را شروع می‌کند، در ۱۷ سالگی به وین می‌رود و یک جمله خیلی خوبی که در فیلم هست، آقای مشایخی می‌گوید استادی که در دانشگاه وین هست و مرا به شاگردی پذیرفت به من گفت نادر اگر می‌خواهی موزیسین شوی باید ۲۴ ساعت کار کنی و آدمی که ۲۴ ساعته کار کند، تنها می‌شود. آیا تو قبول می‌کنی این کار را انجام دهی؟ به همین ترتیب نادر مشایخی قبول می‌کند و پا در عرصه آهنگسازی و رهبری ارکستر می‌گذارد. او واقعاً تلاش فراوانی کرده و جایگاه ویژه‌ای دارد، ضمن اینکه ایده‌های فراوانی هم در این زمینه دارد.

این تهیه‌کننده اظهار کرد: یکی از جذاب‌ترین کارهایی که آقای مشایخی می‌کند مشاهده کردن است. واقعاً علاقه‌ای به خانه، ماشین و اتفاقات این چنینی ندارد و خیلی ساده زندگی می‌کند ولی دوست دارد سفر کند، ببیند و بین مردم باشد. خیلی پیاده‌روی می‌کند و این نگاهش به جامعه تشکیل‌دهنده یکی از ارکان فیلم ما بود که بریکولاژ شکل گرفت؛ خود ایده بریکولاژ. به نظرم نوع زندگی و زیست ایشان برای ما جذاب بود.

وی جالب‌ترین خاطره نادر مشایخی از پدرش را خاطره‌ای در وین بیان کرد و گفت: نادر خاطره‌ای از آقای مشایخی در اولین دیدارشان در وین که آقای مشایخی به دیدنش می‌رود، داشت؛ که به نظرم جالب‌ترین خاطره او بود. او می‌گفت وقتی پدرم به وین آمد، ایرانی بودن پدر و عرق ملی و احترام به آداب و سنن و علاقه‌مندی‌اش به حضرت حافظ، شور ایرانی بودنش برای اولین بار خیلی مرا تحت تاثیر قرار داد. نادر مشایخی از این خاطره خیلی یاد می‌کند. همچنین از لحظات آخر آقای مشایخی در بیمارستان که کنارشان بوده است، می‌گفت، ولی بهترین خاطره‌ای که از پدر دارد یکی همان خاطره‌ای است که پدرش در نوجوانی به او می‌گوید همین امشب بین موسیقی یا سینما یکی را انتخاب کن، یکی هم همین خاطره وین که می‌گفت برای اولین بار آنجا من حس ایرانی‌گری زیادی از پدرم گرفتم‌.

 

طراحی و اجرا : NikSoft